هوشنگ ابتهاج: گریز (مجموعه ترانه‌ها)

هوشنگ ابتهاج گریز

گریز
از هم گریختیم.
وان نازنین پیاله‌ٔ دلخواه را، دریغ
بر خاک ریختیم!

جان من و تو تشنهٔ پیوند مهر بود،
دردا که جان تشنهٔ خود را گداختیم!
بس دردناک بود جدائی میان ما،
از هم جدا شدیم و بدین درد ساختیم.

دیدار ما که آن‌همه شوق و امید داشت،
اینک نگاه کُن که سراسر ملال گشت،
وان عشق نازنین که میان من و تو بود،
دردا که چون جوانی ما پایمال گشت!

با آن‌همه نیاز که من داشتم به تو،
پرهیز عاشقانهٔ من ناگریز بود.
من بارها به سوی تو آمدم، ولی
هر بار دیر بود!

اینک من و توایم دو تنهای بی‌نصیب،
هر یک جدا گرفته ره سرنوشت خویش.
سرگشته در کشاکش طوفان روزگار،
گم‌کرده همچو آدم و حوا بهشت خویش!

تهران ـ اردیبهشت ۱۳۳۶
مجموعه «یادگار خون سرو»

دستخط هوشنگ ابتهاج (سایه) در بالای مطلب، برگرفته از این تصویر است. [+]

* * *
یادنامه‌ی «هوشنگ ابتهاج» (سایه)

* * *

error: Content is protected !!