«غلامحسین ساعدی» از «صمد» می‌گوید

صمد بهرنگی

از غلامحسین ساعدی، نوشتاری بلند در معرفی صمد بهرنگی وجود دارد که اول‌بار در اولین سال انتشار کتاب جمعه به سردبیری احمد شاملو با عنوان «رو در رو یا دوش به دوش» منتشر شد. [شماره ۶ پانزدهم شهریور ماه ۱۳۵۸ صفحۀ ۱۰ تا ۲۶]. بخش کوتاهی از این نوشته را با صدای خود او بشنوید که از همدل و همزبان خود می‌گوید:

«. . . صمد، حدیث بزرگ‌ترین معجزهٔ اسطوره‌های بشری را در صورت بسیار دقیق قبول داشت. معجرهٔ‌ تبدیل عصای بی‌جان به‌یک مار خطرناک. عصای موسی به‌مار موسی. آن لحظه که چوب خشک جان گرفت و از هیبت بی‌خاصیت عصائی به‌صورت موجود ترسناک و خطرناکی درآمد.

عصا در دست موسی یک عصا بود،‌ می‌شد به ‌آن تکیه کرد، به ‌کمک آن از سنگلاخ‌ها گذشت، به‌شبانی پرداخت، در مقابل دشمن احتمالی ایستاد. و در برابر حمله دفاع کرد. اگر قدرت بیشتر داشته باشی، از ضربت‌های سنگین آن، ممکن است دشمن لحظه‌ئی پا پس بکشد و شاید چند ردیف صف اول مهاجمان عقب بنشینند. امّا زمانی که این چوب خشک، این عصای معتبر، ‌این تکه هیزم، به‌مدد معجزه‌ئی جان گیرد،‌ اگرنه یک اژدهای عظیم،‌ به‌صورت مار کوچک و هوشمندی درآید،‌ در آن صورت چه ولوله‌ئی در صف دشمن بوجود خواهد آمد، امانشان را خواهد برید،‌ نه تنها در بیداری که در خواب، نه تنها در میدان که در جان‌پناه نیز.

مار همیشه حاضر است برای حمله، ‌برای ضربهٔ کاری زدن و نابود کردن،‌ و در این جاست که نه تنها خودت که حتی اسمت، برای دشمنان رعب‌آور خواهد بود. عصا را می‌شود گرفت و شکست و کنار راهی انداخت. چوبی بیش نیست، و مهم‌ترین خاصیتش محکم‌ترین ضربتی است که فرق یکی را می‌شکافد و در این فاصله ممکن است فرق تو نیز بشکند و امّا خاصیت مار. قایم می‌شود، حمله می‌کند، هر لحظه احتمال دارد، به‌گردنت بپیچد. . .»

 * * *

[این مطلب را به‌طور کامل در سایت «کتاب جمعه» بخوانید!]

* * *
یادنامه‌ی «صمد بهرنگی» در سایت «راوی حکایت باقی»

* * *

error: Content is protected !!