
از خبرهای امروز یکی هم درگذشت اکی بنایی از خوانندگان دههٔ پنجاه بود. خواهر پوری بنایی بازیگر نامآشنا سینمای ایران. یادم آمد از ماجرای پخش ترانهٔ «مرغ سحر» با صدای او در رادیو ایران که هوشنگ ابتهاج (سایه) در کتاب پیر پرنیاناندیش تعریف کرده است. گفتم بد نیست به این بهانه آن مطلب را اینجا هم بگذارم. جدا از بزرگان موسیقی که از آنها نام برده میشود، از میان خطوط سفید این روایت میشود به بعضی مناسبات معمول بین برخی هنرمندان با بعضی مقامات! در آن سالها هم پی برد.
* * *
یه روی آقای [علی] تجویدی اومد تو اتاق من گفت: «آقای ابتهاج میتونید یه دقیقه به شورای موسیقی تشریف بیارید.» رفتم اونجا. جواد معروفی و حبیبالله بدیعی و آقای تجویدی نشسته بودند. گفت: «این نوار را گوش کنید.» گذاشت تو دستگاه. «مرغ سحر» بود. خواننده: خانم [اکی بنایی]. علی تجویدی گفت: «نظرتون چیه؟» گفتم: «تصنیف «مرغ سحر» کار مرتضیخان نیداووده، شعرش از ملکالشعراء بهاره. این در دورهٔ رضاشاه و محمدرضا شاه پخشش ممنوع بوده. جنبهٔ سرود ملی پیدا کرده و از کارهای جاودانی موسیقی ما شده و با این تصنیف نباید شوخی کرد. این خانم ملودی رو غلط خونده. شعرو غلط خونده. بد خونده و اصلا دیگه «مرغ سحر» نیست.»
[جواد] معروفی گفت: «چقدر شما دقت داری. ذوق داری. پیر شی». [علی] تجویدی هم گفت: «آقا ما همین نظر شما رو اینجا نوشتیم. شما زیر این کاغذو امضا کن.» گفتم: «نه آقای تجویدی، این کار شوراست. گفت: «نه آقا، عیبی نیست.» اصرار کرد. عاقبت گفتم: باشه و امضا کردم. تا امضا کردیم، تجویدی گفت: «آقای ابتهاج! برای امضای ما که هیچی، برای امضای شما هم تره خُرد نمیکنن!» گفتم: «نه آقای تجویدی من با کسی شوخی نمیکنم. گفت: «باشه.»
چشمتون روز بد نبینه! من جمعه داشتم باغچه رو آب میدادم، دیدم تو رادیو فریدون فرخزاد اومد و طبل زدن که« خانم اکی بنایی! خب برای ما چی آوردین؟» [خانم] گفت: «دو تا آهنگ دارم ـ آخه خوانندهها خودشون را صاحب آهنگ میدونن! ـ آهنگ فلان و «مرغ سحر». با خودم گفتم: وای، من فردا چطور برم رادیو و [علی] تجویدی را ببینم؟ تلفن کردم به واحد پخش رادیو. یه اپراتوری اونجا بود. گفتم: «کی گفته که این آهنگ رو پخش کنی؟» گفت: «آقا چرا سر من داد میزنی. من یه اپراتورم، هر نواری به من بدن پخش میکنم.» گفتم: «ببخشید شما درست میگی.» تلفن کردم [رضا] قطبی. نبود. تلفن کردم [تورج] فرازمند. نبود. خلاصه شنبه [رضا] قطبی رو پیدا کردم. گفتم: «من دیگه نمیتونم کار کنم. آدمهایی که قبلا به من گفتن برای امضای تو هم تره خُرد نمیکنن. من دیگه چطور میتونم با اونها کار کنم؟» گفت: «حق داری ولی بذار من خودم به این کار رسیدگی کنم.»
از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ من این قضیه را دنبال کردم. [رضا] قطبی دنبال کرد ولی به هیچ جا نرسیدیم.
برگرفته از کتاب: پیر پرنیاناندیش، در صحبت سایه (جلد اول) انتشارات سخن ـ تهران، چاپ اول ۲۵۸، صفحهٔ ۲۵۹
پانویس:
● رضا قطبی: مدیر عامل سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران.
● تورج فرازمند: از مدیران ارشد رادیو تلویزیون ملی ایران.
● ترانه «مرغ سحر» با صدای اکی بنایی را در اینجا بشنوید.
● مجموعه ترانههای «مرغ سحر» با صدای خوانندگان مختلف.
* * *