شعری ماندگار از «سایه» و خطی به یادگار از «صمد بهرنگی»

هوشنگ ابتهاج صمد بهرنگی

دقیقا ۶۰ سال پیش در چنین روزی (۱۱ مرداد ماه ۱۳۴۱) صمد بهرنگی به درخواست دوستی برای یادگاری ابیاتی از شعر «کاروان» [گالیا] سروده‌ی هوشنگ ابتهاج (ه.الف. سایه) را نوشته است. (گفتی که چیزی در این دفتر بنویسم تا بماند یادگار!)

ادامه خواندن شعری ماندگار از «سایه» و خطی به یادگار از «صمد بهرنگی»

هوشنگ ابتهاج: از خاطرات خانه‌ی پدری

«. . . پدرم مذهبی نبود. اما مادرم یک مذهبی خیلی عجیب و غریبی بود. حتی موقعی که پا درد داشت آخر عمری نشسته نماز می‌خواند. [طفلک مادرم جوان مُرد: در ۳۸ سالگی] با خدا یک رابطهٔ عجیبی داشت. [. . .]

ادامه خواندن هوشنگ ابتهاج: از خاطرات خانه‌ی پدری

حکایت سروده‌ی «ارغوان» به روایت «هوشنگ ابتهاج»

هوشنگ ابتهاج ارغوان

« ارغوان »
سروده و صدای: هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه)

ادامه خواندن حکایت سروده‌ی «ارغوان» به روایت «هوشنگ ابتهاج»

یادی از «صادق هدایت» به قلم «مهدی اخوان‌ثالث»

«. . . یه گوینده هم داشتیم به اسم «ژالاک» که اون برنامهٔ «گلچین هفته» رو که نوشتهٔ [مهدی] اخوان ثالث در بارهٔ [صادق] هدایت بود، دادم بخونه. بدون تمرین رفت تو استودیو و خوند. خیلی مسلط بود. . .» (صفحهٔ ۵۲۹)

ادامه خواندن یادی از «صادق هدایت» به قلم «مهدی اخوان‌ثالث»

هوشنگ ابتهاج: زبان نگاه (مجموعه ترانه‌ها)

هوشنگ ابتهاج زبان نگاه

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر، نامه‌رسان من و توست

ادامه خواندن هوشنگ ابتهاج: زبان نگاه (مجموعه ترانه‌ها)

هوشنگ ابتهاج: برای خواهرم «منصوره»

«. . .  پدر و مادرم هر سه سال، سه سال‌ونیم یک بار بچه‌دار شدن. من متولد ۱۳۰۶ هستم. بعد از من سه تا خواهرهام هستن. اول پروینه که ۱۳۰۹ به‌دنیا اومده، خواهر بعدیم منصوره ۱۳۱۲ به‌دنیا اومده، یه خواهر دیگه‌ام که چند سال پیش مُرد ۱۳۱۶ متولد شده بود.»

برگرفته از: پیر پرنیان‌اندیش، (جلد اول) انتشارات سخن ـ تهران، چاپ اول ۱۳۹۱، صفحهٔ ۱۰

* * *
یادنامه‌ی «هوشنگ ابتهاج» (سایه)

* * *

هوشنگ ابتهاج: یادگار خون سرو (مجموعه ترانه‌ها)

هوشنگ ابتهاج یادگار خون سرو

در این مجموعه ترتیب قرار گرفتن ترانه‌ها بر اساس حروف الفبا و نام خواننده است.

یادگار خون سرو

دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گلرنگ و گلگون
جهان دشت شقایق گشت ازین خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد
چه خنجرها که از دلها گذر کرد
ز هر خون دلی سروی قد افراشت
ز هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است

تهران ـ ۱۹ آبان ۱۳۵۸
از مجموعه «یادگار خون سرو»

* * *
یادنامه‌ی «هوشنگ ابتهاج» (سایه)

* * *

error: Content is protected !!