«. . . پدرم مذهبی نبود. اما مادرم یک مذهبی خیلی عجیب و غریبی بود. حتی موقعی که پا درد داشت آخر عمری نشسته نماز میخواند. [طفلک مادرم جوان مُرد: در ۳۸ سالگی] با خدا یک رابطهٔ عجیبی داشت. [. . .]
برچسب: هوشنگ ابتهاج
حکایت سرودهی «ارغوان» به روایت «هوشنگ ابتهاج»
« ارغوان »
سروده و صدای: هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه)
یادی از «صادق هدایت» به قلم «مهدی اخوانثالث»
«. . . یه گوینده هم داشتیم به اسم «ژالاک» که اون برنامهٔ «گلچین هفته» رو که نوشتهٔ [مهدی] اخوان ثالث در بارهٔ [صادق] هدایت بود، دادم بخونه. بدون تمرین رفت تو استودیو و خوند. خیلی مسلط بود. . .» (صفحهٔ ۵۲۹)
هوشنگ ابتهاج: زبان نگاه (مجموعه ترانهها)
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر، نامهرسان من و توست
هوشنگ ابتهاج: برای خواهرم «منصوره»
«. . . پدر و مادرم هر سه سال، سه سالونیم یک بار بچهدار شدن. من متولد ۱۳۰۶ هستم. بعد از من سه تا خواهرهام هستن. اول پروینه که ۱۳۰۹ بهدنیا اومده، خواهر بعدیم منصوره ۱۳۱۲ بهدنیا اومده، یه خواهر دیگهام که چند سال پیش مُرد ۱۳۱۶ متولد شده بود.»
برگرفته از: پیر پرنیاناندیش، (جلد اول) انتشارات سخن ـ تهران، چاپ اول ۱۳۹۱، صفحهٔ ۱۰
* * *
یادنامهی «هوشنگ ابتهاج» (سایه)
* * *
هوشنگ ابتهاج: یادگار خون سرو (مجموعه ترانهها)
یادگار خون سرو
هوشنگ ابتهاج (سایه)
(مجموعه ترانهها)
هوشنگ ابتهاج: ازین شبهای ناباور (صدای شاعر)
ازین شبهای ناباور
هوشنگ ابتهاج (سایه)
صدای شاعر
ابتهاج: در غم مادر ـ شهریار: در جستجوی پدر
«. . . شهریار یه شعری داره به اسم «در جستجوی پدر» که میگه: «دلتنگِ غروبی خفه بیرون زدم از در، در دست گرفته مچ دستِ پسرم را» بعدش خودش میگه: «دخترم بود! اینجا روی قافیهی شعر گفتم پسرم» من شروع اون شعر را ازش وام گرفتم، حالت رسانندهای داره. خانه دلتنگِ غروبی خفه بود.»
هوشنگ ابتهاج: آینهی شکسته (مجموعه ترانهها)
آیینهی شکسته
هوشنگ ابتهاج (سایه)
(مجموعه ترانهها)
حسین قوامی: سرگشته (تو ای پری کجایی!؟)
سرگشته
شعر: هوشنگ ابتهاج (سایه)
آهنگ: همایون خرم
تنظیم آهنگ: جواد معروفی
خواننده: حسین قوامی