زمونه
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: هایده
زمونهای شده که کس وفا نداره
شرابِ کُهنه مستی و صفا نداره
اهلِ دلی ز حالِ دل خبر نداره
دعایِ عاشقونه هم اثر نداره
زمونهای شده که بوسه سردِ سرده
گلهای سرخِ عاشقونه زردِ زرده
تو این زمونه من خریدار تو بودم
دیوونهای بودم، گرفتار تو بودم
زمونهای شده پُر از غم جدایی
کسی نمیخونه نوای آشنایی
عاشق تو این زمونه غمخواری نداره
افسانهی مجنون خریداری نداره
زمونهای شده که مستِ دلشکسته
بر خاک ساغر و پیالهها نشسته
تو این زمونه من خریدار تو بودم
دیوونهای بودم، گرفتار تو بودم
دل من! مستِ میخونهها، ای دل من!
شرابِ سرخِ پیمونهها، ای دل من!
تو بودی که با او وفا کردی
مرا با غمش آشنا کردی
ببین این دل مرا تا کجا میکشونه
غم او جانم آخر به لب میرسونه
مرا دل اسیر بلا کرده
میونِ رقیبون رها کرده
* * *