خیلی وقت بود دلم میخواست اینجا بخشی هم برای کودکیها و کودکانههامان باز میکردم. از ترانهها و به یادماندههای آن روزگار و از ایندست.
شهیار قنبری (صدای شاعر) معلم بد: ابی
سروده و دکلمه: شهیار قنبری
ترانهخوان: ابراهیم حامدی
آهنگ ترانه: فرید زلاند
تنظیم آهنگ: D. Tobacman
فریدون مشیری: آخرین جرعهی این جام (مجموعه ترانهها)
با اینکه «فریدون مشیری» این شعر را برای خوانده شدن بهشکل ترانه نسروده بود ولی چنان مورد پسند اهل موسیقی واقع شد که بعدها چند اجرای متفاوت با صدای خوانندگان مختلف از آن ساخته و اجرا شد. اگر نمونههایی دیگری جز آنچه در این جعبۀ موسیقی میشنوید سراغ دارید، بفرستید تا به این مجموعه اضافه شود.
ادامه خواندن فریدون مشیری: آخرین جرعهی این جام (مجموعه ترانهها)
حکایت مهدی اخوانثالث و کوهنوردی «اشکبوس»
در تمام عصرها پنجشنبه [مهدی اخوانثالث] به من زنگ میزد و میگفت «کوه خوش گذشت؟» یا «در کوه چه خبر بود؟» یک بار سال ۱۳۶۴ یا ۱۳۶۵ او را با هزار حیله و مقدمات به کوه بردیم. به همین مسیر درکه که هر پنجشنبه میرویم. آن تنها سفر کوه اخوان بود که به او و همه ما بسیار خوش گذشت.
سیمین بهبهانی: سنگسار (سوار خواهد آمد)
«سیمین بهبهانی» در ضمن از جمله ترانهسرایان خوب و قدیمی است. مجموعهای ارزنده از اشعارش که به دلمشغولی و برای ترانه شدن سروده، یادگار دورهای پر کار از اوست که با صدای خوانندگان مشهور آن دوران در دست ماست. در این دو سه دهۀ اخیر اما دغدغههای فکری او بیشتر مسائل اجتماعی روز را در بر میگیرد. پس به «شعر» شکلی از «رسانه» داده و ترانه شدن سرودههایش را به اهل آن سپرده است.
شفیعی کدکنی (مجموعه ترانهها)
با اینکه نام دکتر «محمدرضا شفیعی کدکنی» (م. سرشک) همواره با پژوهش در گسترۀ شعر کلاسیک ایران همراه است و آثاری چون دیوان «شمس تبریزی» و «بیدل دهلوی» راست کار و پژوهشهای اوست؛ ولی راست این است که ما او را شاعری نوپرداز و صاحب سبک میشناسیم. از سرودههای او که «ترانهسرا» نبوده و هرگر برای «ترانه شدن» شعری نسروده اما ترانههای شنیدنی و نسبتا زیادی اجرا شده است.
شفیعی کدکنی: سفر بخیر (مجموعه ترانهها)
با اینکه نام دکتر «محمدرضا شفیعی کدکنی» (م. سرشک) همواره با پژوهش در گسترۀ شعر کلاسیک ایران همراه است و آثاری چون دیوان «شمس تبریزی» و «بیدل دهلوی» راست کار و پژوهشهای اوست؛ ولی راست این است که ما او را شاعری نوپرداز و صاحب سبک میشناسیم.
«آفتابهای همیشه»: شاملو در آینهی صدای آیدا
از بهمن ماه ۱۳۴۲ که احمد شاملو «آیدا در آینه» را سرود تا مرداد ماه سال ۱۳۸۹ که آیدا بخشی از آن را با صدای خود خواند چهل و شش ـ هفت سالی (بگو نزدیک به نیم قرن) گذشته است و حالا این «شاملو»ست که در آینۀ صدای «آیدا» تکرار میشود.
«کودکانه»، یادماندههای جوانسالی به دوران پیرانهسری
به سنت روزهای آخر سال داشتم دفتر و پوشههای قدیمی را «خانهتکانی» میکردم! که برخوردم به این بریده روزنامه. رنگ رخسارش خبر از گذشت زمان میداد. یادم نیست کدام روزنامه بود و دقیقا مربوط به چه روز و سال است. شاید یکی از سالهای نیمۀ پنجاه در ایران و احتمالا روزنامۀ کیهان آن دوران. دو خبر در این بریده از آن روزنامه آمده است. یکی:
ادامه خواندن «کودکانه»، یادماندههای جوانسالی به دوران پیرانهسری
شوخی با فیلمهای قدیمی (۲)
شوخی با فیلمهای قدیمی در سینمای امروز ایران
گوزنی با کلاهِ قرمز!
(بخش اول)