سفر کرده [+]
شعر: منوچهر اصلاحی
قانون: اکبر صدیف
خواننده: امانالله تاجیک
سفر کردی، دل تنگم آرام کی گیرد
کجا رفتی؟ چرا رفتی؟ چرا کردی فراموشم؟
مرا آخر کُشد دوری عزیزم از سفر برگرد
مشو راضی به جای تو شود غمها همآغوشم
او هم بار سفر بست، تنها ماندی دل من
بی او در دام غمها بر جا ماندی دل من
تا دور از آن دلدارم من
چون چشم او بیمارم من
بر میخیزد بی او هر شب از جان، آه
گویم هر شب درد هجرانم با ماه
بی او دیگر من کی گیرم آرام
بی او کی خواهم از زندگی کام
ماندهام تنها، میجویم او را هر جا روم همچون صبا من ز هر گذر
هر چه دیدم من بوده از دوری یارب ره و رسم سفر از جهان ببر
* * *