دعای «عزت‌الله انتظامی» برای «علی حاتمی»

علی حاتمی عزت الله انتظامی جهان پهلوان تختی

« . . . من هم هر روز صبح که می‌رسیدم اول می‌رفتم پیشانی علی را ماچ می‌کردم و می‌پرسیدم: «علی‌جان آماده‌ای؟» می‌گفت: «آره»، اما دیگر توان نداشت. یادم می‌آید یک سکانسی را در شب می‌گرفتیم که مادر «تختی» باید فارغ می‌شد و چون زایمان سختی داشت و بچه به دنیا نمی‌آمد، باید می‌رفتم سقاخانه‌ی رو به‌روی خانه‌ام و نذر و نیاز و دعا می‌کردم.»

ادامه خواندن دعای «عزت‌الله انتظامی» برای «علی حاتمی»

ترانه‌ی «هفته خاکستری» حکایتی همچنان باقی!

فرهاد هفته خاکستری

«هفته خاکستری» را  «کمپانی لاوی» منتشر کرد. با طرحی از «امیر نادری». خطاطی روی جلد خاکستری رنگِ آن کار «مصطفی اوجی» است. هفت روز هفته در قالبی تایپوگرافیک و خطاطی شده، در چیدمانی در هم و کلاف شده به‌هم. بازتاب بی‌حوصلگی و کلافه بودنی که در شعر ترانه است و به نوعی یادآور چاقوهای برهنۀ آویزان از سقف، کار مرتضی ممیز.

ادامه خواندن ترانه‌ی «هفته خاکستری» حکایتی همچنان باقی!

پنجاه سالگی فیلم «خاک»

بهروز وثوقی فیلم خاک

۲۱ شهریور ماه امسال، نیم‌قرن از نمایش فیلم «خاک» ساخته‌ی «مسعود کیمیایی»، بازی «بهروز وثوقی» و موسیقی «اسفندیار منفردزاده» گذشت. در پنجاهمین سالروز نمایش این فیلم، خاطره‌‌ی بهروز وثوقی را از صحنه‌ی چال کردن او در خاک ـ به نقل از زندگی‌نامه‌ی او ـ بخوانید و آن صحنه را هم ببنید.

ادامه خواندن پنجاه سالگی فیلم «خاک»

فرهاد مهراد: بازم صدای نی میاد!

فرهاد مهراد بازم صدای نی میاد

در سال ۱۳۸۴ سالی پس از درگذشت فرهاد مهراد مجموعه‌ای منتشر شد که در آن کارهایی او از زمان همکاریش با گروه بلک‌کتز (ضبط شده در کلاب کوچینی) تا دکلمه‌هایی به هنگام درمان در پاریس، گنجانده شده بود.

ادامه خواندن فرهاد مهراد: بازم صدای نی میاد!

اندر حکایت حذف آن بطری مشکوک! از روی میز

محمدعلی فردین غلامرضا تختی

در ادامه‌ی حکایت سانسورهای تصویری در ایران، این‌بار حذف یک عدد بطری مشکوک! از روی میز کشتی‌گیران ایرانی را در سفرشان به سوئد در سال ۱۳۳۳ خورشیدی ببینید و بخوانید.

ادامه خواندن اندر حکایت حذف آن بطری مشکوک! از روی میز

قمرالملوک وزیری: دلی آتشین بر سینه‌ی مزار او

قمرالملوک وزیری سنگ مزار

از شاعران معاصر بوده‌اند کسانی که پیش از مرگ برای سنگ مزار خود شعری سرود‌ه‌اند. پروین اعتصامی، (این که خاک سیهش بالین است، اختر چرخ ادب پروین است)، ایرج میرزا، (این که خفته است در این خاک منم، ایرجم ایرج شیرین‌سخنم)، رهی معیری (در اینجا شاعری غمناک خفته، رهی در سینه‌ی این خاک خفته).

ادامه خواندن قمرالملوک وزیری: دلی آتشین بر سینه‌ی مزار او

حکایت آخرین عکس از احمد شاملو به روایت فخرالدین فخرالدینی

احمد شاملو فخرالدین فخرالدینی

تیر ۱۳۷۹ بود که در تماسی تلفنی، آیدا (همسر شاملو) از من خواست تا به فردیس کرج بروم و عکس پرتره این شاعر نامی را بگیرم. با این که می‌دانستم شاملو بعد از جراحی و قطع پایش و اوج‌گیری بیماری دیابت، مدتی‌ست که درمنزل بستری است و شرایط جسمانی و روحی خوبی ندارد، اما وقتی به خانه او وارد شدم، انتظار نداشتم او را در آن حالت و شرایط نامناسب ببینم.

ادامه خواندن حکایت آخرین عکس از احمد شاملو به روایت فخرالدین فخرالدینی

بود و نبودِ «حبیب‌الله‌‌خان بلور»

تختی فردین حیب الله بلور

قبلا در باره‌ی دعوت باشگاهی در استکهلم، پایتخت سوئد از کشتی‌گیران ایرانی نوشته‌ام. (لینک آن مطلب را پایین برگه‌ی این عکس گذاشته‌ام.)

ادامه خواندن بود و نبودِ «حبیب‌الله‌‌خان بلور»

error: Content is protected !!