عکس یادگاری میرزاده عشقی برای پدرش

میرزاده عشقی عکاسخانه خادم

«. . . از خاطره‌هایی که برای من تعریف کردند یا نوشته شده، یکی هم مربوط به میرزاده عشقی است و روزی که میرزاده خیلی شیک کرده بوده و میره عکاسخانه عکس بگیره. محمدجعفر [خادم] وقتی نگاه می‌کنه به ایشون، میگه: «نکُنه برای خانومای لاله‌زاری میخوایی عکس بگیری» میرزاده عشقی هم لبخندی میزنه و میگه که: «نه! من میخوام که برای پدرم این عکس را بفرستم. . . » (از گفته‌های فردید خادم در پادکست «رادیو نیست»)

● برنامه‌ی بسیار شنیدنی «رادیو نیست»‌ در معرفی محمدجعفر خادم و پیشینه و جایگاهی که او در تاریخ عکس و عکاسی در ایران و ثبت رویدادهای تاریخی در عصر معاصر دارد را هم [در اینجا بشنوید!]

* * *

من عشقم را در سالِ بد یافتم!

مرتضی کیوان پوری سلطانی

پوراندخت (پوری) سلطانی و «مرتضی کیوان» در ۲۷ خرداد ۱۳۳۳ ازدواج کردند. دوم شهریور ماه دستگیر شدند و ۲۷ مهر ماه همان‌سال مرتضی کیوان اعدام شد. زندگی زناشویی «پوری» و «مرتضا» فقط ۶۹ روز بود. این عکس در پانزدهمین روز ازدواج آن دو گرفته شده است. [+]

صدای «پوری سلطانی» را در برگرفته‌ای از فیلم مستند «برای کتاب‌هایم» ساختهٔ «رضا حایری» بشنوید. او ضمن بازگویی خاطراتی از «مرتضی کیوان»،‌ شعر بلند «نگاه کن» که «احمد شاملو»  برای آن دو سروده است را می‌خواند. [+]

 

 

یاد «مرتضی کیوان» در این سایت:

احمد شاملو: آن روز (صدای شاعر)
● مهدی اخوان‌ثالث: هستن (صدای شاعر)
● سیاوش کسرایی: پاییز درو (صدای شاعر)
● احمد شاملو: عشق عمومی (صدای شاعر)
● احمد شاملو: یاد آر! از عموهایت. (صدای شاعر)
● مرتضی کیوان: واپسین نامه، پیش از ساعت اعدام
● هوشنگ ابتهاج: «کیوان» ستاره بود. (صدای شاعر)
● احمد شاملو: سال اشک «پوری» سال خون «مرتضا»
● هوشنگ ابتهاج: سروستان (صدا و دست‌نوشتهٔ شاعر)
● هوشنگ ابتهاج: بوسه [صدای پای دوست] (صدای شاعر)
● سال اشک پوری (کارت عضویت کتابخانهٔ «پوری سلطانی»)
● مرتضی کیوان و پیرامونیان او (عکس و کارت عضویت کتابخانه)
● «مرتضی کیوان» و «پوری سلطانی» ۱۰ تیر ماه ۱۳۳۳ (عکس و تاریخ)
● «مرتضی کیوان» و «پوری سلطانی» ۱۷ تیر ماه ۱۳۳۳ (عکس و تاریخ)

* * *

فرهاد مهراد: بازم صدای نی میاد!

فرهاد مهراد بازم صدای نی میاد

در سال ۱۳۸۴ سالی پس از درگذشت فرهاد مهراد مجموعه‌ای منتشر شد که در آن کارهایی او از زمان همکاریش با گروه بلک‌کتز (ضبط شده در کلاب کوچینی) تا دکلمه‌هایی به هنگام درمان در پاریس، گنجانده شده بود.

ادامه خواندن فرهاد مهراد: بازم صدای نی میاد!

به یاد «صادق هدایت» در سالگشت درگذشت او

صادق هدایت گواهی فوت

دیدار به قیامت. ما رفتیم و دل شما را شکستیم. همین

بدینوسیله گواهی می‌شود شادروان «صادق هدایت» در تاریخ ۹ آوریل ۱۹۵۱ برابر با [۱۹] فروردین ۱۳۳۰ در ساعت ۱۷ در شهر پاریس (فرانسه) دار فانی را وداع نموده است.

صادق هدایت ما رفتیم و دل شما را شکستیم

از صادق هدایت در این سایت:
صادق هدایت در لباس بالماسکه
بودن، یا نبودن: مسئله این است!
صادق هدایت: دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۰۷
طرح «آهوی تنها» به قلم صادق هدایت
گربهٔ کوچک ایرانی من! (نامهٔ‌ ترز به صادق هدایت)
دیدار به قیامت. ما رفتیم و دل شما را شکستیم. همین!
صادق‌هدایت و موسیقی (خاطره‌ای شنیدنی به قلم «مهدی اخوان‌ثالث»)
«از گوشت سگ حرومترت» از تقدیم‌نامه‌های صادق هدایت به دوستانش
قصه‌ی «سنگ صبور» با صدای: بهروز وثوقی، موسیقی: اسفندیار منفردزاده
مهدی اخوان‌‌ثالث (م. امید) روی جاده‌ی نمناک (مرثیه‌ای برای صادق هدایت)

* * *

«برای مامان عزیزم» (فروغ فرخزاد)

فروغ فرخزاد

عکسی از «فروغ فرخزاد» که ۷۰ سال پیش در چنین روزی (۱۵ فروردین‌ ۱۳۳۴) به یادگار برای مادرش امضاء کرده است. در این عکس،‌ فروغ ۱۸ ساله است. تاریخ امضای آن اما مربوط به ۲۱ سالگی اوست.

 در آن سال‌ها صاحبان عکاسخانه‌ها معمولا برای جلب نظر مشتری، و یا نشان دادن توانایی خود در هنر چاپ عکس، کارت‌پستالی به‌اصطلاح «هنری» نیز از نمونهٔ اصلی عکس چاپ می‌کردند.

فروغ فرخزاد

* * *
یادنامهٔ «فروغ فرخزاد» در این سایت

* * *
تک‌چهره‌ها و عکاسخانه‌ها

* * *

سیزده بدرِ آن سال در کرج!

هوشنگ ابتهاج احمد شاملو

امروز (۱۳ فروردین‌ ۱۴۰۴) دقیقا ۷۳ سال از عمر این عکس می‌گذرد. هوشنگ ابتهاج و احمد شاملو. سیزده بدر آن سال، باغی در کرج.

این عکس برگرفته از بخش تصاویر در جلد دوم کتاب پیر پرنیان‌اندیش (صحبت با سایه) است. با این توضیح که: «با احمد شاملو، کرج، ۱۳ فروردین ۱۳۳۱، در این عکس شاملو کُت سایه و سایه کاپش شاملو را به تن دارند.»

* * *
اشعار «هوشنگ ابتهاج» در این سایت
اشعار و آثار «احمد شاملو» در این سایت

*‌ * *

دعای «عزت‌الله انتظامی» برای «علی حاتمی»

علی حاتمی عزت الله انتظامی جهان پهلوان تختی

« . . . من هم هر روز صبح که می‌رسیدم اول می‌رفتم پیشانی علی را ماچ می‌کردم و می‌پرسیدم: «علی‌جان آماده‌ای؟» می‌گفت: «آره»، اما دیگر توان نداشت. یادم می‌آید یک سکانسی را در شب می‌گرفتیم که مادر «تختی» باید فارغ می‌شد و چون زایمان سختی داشت و بچه به دنیا نمی‌آمد، باید می‌رفتم سقاخانه‌ی رو به‌روی خانه‌ام و نذر و نیاز و دعا می‌کردم.»

ادامه خواندن دعای «عزت‌الله انتظامی» برای «علی حاتمی»

ترانه‌ی «هفته خاکستری» حکایتی همچنان باقی!

فرهاد هفته خاکستری

«هفته خاکستری» را  «کمپانی آونگ» منتشر کرد. با طرحی از «امیر نادری». خطاطی روی جلد خاکستری رنگِ آن کار «مصطفی اوجی» است. هفت روز هفته در قالبی تایپوگرافیک و خطاطی شده، در چیدمانی در هم و کلاف شده به‌هم. بازتاب بی‌حوصلگی و کلافه بودنی که در شعر ترانه است و به نوعی یادآور چاقوهای برهنۀ آویزان از سقف، کار مرتضی ممیز.

ادامه خواندن ترانه‌ی «هفته خاکستری» حکایتی همچنان باقی!

error: Content is protected !!