به یاد «صادق هدایت» در سالگشت درگذشت او

صادق هدایت گواهی فوت

دیدار به قیامت. ما رفتیم و دل شما را شکستیم. همین

بدینوسیله گواهی می‌شود شادروان «صادق هدایت» در تاریخ ۹ آوریل ۱۹۵۱ برابر با [۱۹] فروردین ۱۳۳۰ در ساعت ۱۷ در شهر پاریس (فرانسه) دار فانی را وداع نموده است.

صادق هدایت ما رفتیم و دل شما را شکستیم

از صادق هدایت در این سایت:
صادق هدایت در لباس بالماسکه
بودن، یا نبودن: مسئله این است!
صادق هدایت: دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۰۷
طرح «آهوی تنها» به قلم صادق هدایت
گربهٔ کوچک ایرانی من! (نامهٔ‌ ترز به صادق هدایت)
دیدار به قیامت. ما رفتیم و دل شما را شکستیم. همین!
صادق‌هدایت و موسیقی (خاطره‌ای شنیدنی به قلم «مهدی اخوان‌ثالث»)
«از گوشت سگ حرومترت» از تقدیم‌نامه‌های صادق هدایت به دوستانش
قصه‌ی «سنگ صبور» با صدای: بهروز وثوقی، موسیقی: اسفندیار منفردزاده
مهدی اخوان‌‌ثالث (م. امید) روی جاده‌ی نمناک (مرثیه‌ای برای صادق هدایت)

* * *

یادبود «فردین» در سالگشت نبودن او

محمدعلی فردین

محمدعلی فردین ۱۸ فروردین سال ۱۳۷۹ در تهران درگذشت. مراسم خاک‌سپاری او یکی از به‌یادماندنی‌ترین بدرقه‌هایی بود که مردم در وداع با هنرمند محبوب خود نشان دادند. شرکت انبوه مردم در این مراسم، و در میان آن‌ها، جوانانی با لباس‌های منقش به تصویر فردین، نسلی که بعد از انقلاب و کنار ماندن فردین از سینما به‌دنیا آمده بود؛ پرسشی تازه شد برای اهل تحقیق در مسائل و مقولات مربوط به جامعه‌شناسی اجتماعی.

ادامه خواندن یادبود «فردین» در سالگشت نبودن او

این «فردین» است که می‌خواند!

محمدعلی فردین در برنامه صبح جمعه با شما

شخصیت سینمایی محمدعلی فردین مجموعه‌ای از چهره و بازیگری خود او، چنگیز جلیلوند (دوبلور) و صدای ایرج در صحنه‌های آواز خواندن او بود. اگر در بخش دوبله‌ی فیلم ادای جملات و خنده‌های فردینی مشهور او از استادی چنگیز جلیلوند بود، در صحنه‌های آوازخوانی اما لب‌زدن دقیق و اجرای باورپذیر ترانه‌‌ای که قبلا با صدای ایرج ضبط شده بود، تسلط و توانایی خود فردین بود. این از آشنایی او با موسیقی، ترانه و زیر و بم خواندن آواز بود.
فروردین‌ماه سال ۱۳۵۳ (همین ماه در نیم‌قرن پیش!) فردین مهمان برنامه‌ی صبح جمعه با شما در رادیو ایران بود. در آن برنامه‌‌ او شنوندگان را با صدای آوازی که در بیات تُرک خواند غافلگیر کرد. هنرمندان همراه او در اجرای آن ترانه: سیمین آقارضی (قانون)، ناصر زرآبادی (ویلون) و امیر بیداریان (تنبک)، و مجری برنامه منوچهر نوذری بود.

توضیح عکس:
فروردین‌ماه سال ۱۳۵۳ ـ فردین در جمع دست‌اندرکاران برنامه‌ی «صبح جمعه با شما» در حیاط رادیو ایران واقع در میدان ارک تهران. از راست: ‎منوچهر نوذری، احمد قدکچیان، علی تابش، حسین امیرفضلی، ‎فروزنده اربابی، مهین بزرگی، ‎حسین مدنی (نویسنده قطعات نمایشی)، شاهرخ نادری (تهیه‌کننده برنامه)، محمدعلی فردین، حمید قنبری ، ‎مهین شهرجردی ، منیر امیر آسوری (مورین)، ‎مرتضی احمدی، عزت‌الله مقبلی.

● خط و خاطره‌ای از محمدعلی فردین در سفر کشتی‌گیران ایرانی به کشور سوئد
یادبود «فردین» در سالگشت نبودن او
● این «فردین» است که می‌خواند.

* * *

کیومرث پوراحمد:‌ یادی از او خاطراتش

کیومرث پور احمد

کیومرث پوراحمد را با فیلم‌های «قصه‌های مجید» به یاد می‌آوریم. کتاب «کودکی نیمه‌تمام» زندگی‌نوشت او بود با قلم شیرین خودش. سالها پیش بخش‌هایی از آن را خوانده بودم. ماجراهایی که هر کدام از ما شاید به شکلی آن را تجربه کرده باشیم. شنیدنی هستند. یادش گرامی‌باد.

ادامه خواندن کیومرث پوراحمد:‌ یادی از او خاطراتش

«ابراهیم زال‌زاده» و «انتشارات فرهنگی ابتکار»

ابراهیم زالزاده انتشارات ابتکار

ابراهیم زال‌زاده، نویسنده، پایه‌گذار و مدیر «موسسۀ فرهنگی ابتکار» بود. او یکی از اولین قربانیان سلسله جنایاتی شد که به «قتل‌های زنجیره‌ای» شهرت یافت.

ادامه خواندن «ابراهیم زال‌زاده» و «انتشارات فرهنگی ابتکار»

یادی از بانو لرتا هایراپتیان

لرتا هایراپتیان

لرتا هایراپتیان همراه با همسرش عبدالحسین نوشین از آغازگران و نوآوران تئاتر ایران بود. او ۲۷ سال پیش در چنین روزی (هفتم فروردین‌ماه) در پرت‌افتادگی غربت درگذشت. تا نگویند که از یاد فراموشانند، صدای آوازش را بشنویم که شرح پریشانی سروده وحشی بافقی را می‌خواند. یادش گرامی‌باد.

نرگس غمزه‌زنش، این‌همه بیمار نداشت
سنبل پُر شکنش، هیچ گرفتار نداشت
این‌همه مشتری و گرمیِ بازار نداشت
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اول آن‌کس که خریدار شدش، من بودم
باعثِ گرمی بازار شدش، من بودم

عشقِ من شد سببِ خوبی و رعناییِ او
داد، رسوایی من، شهرتِ زیباییِ او
بس‌که دادم همه‌جا شرحِ دلاراییِ او
شهر پُر گشت ز غوغایِ تماشاییِ او
این زمان، عاشقِ سرگشته، فراوان دارد
کی سرِ برگِ منِ بی‌سر و سامان دارد؟

* * *

● برای شناخت بیشتر از شخصیت و زندگی بانو لرتا و عبدالحسین نوشین و ماجراهای عجیب و پیچیده‌ی زندگی ایشان، این پادکست در رادیو تراژدی را [در اینجا بشنوید.]

* * *

دکتر باستانی پاریزی: استادی تمام، فرزانه‌ای بی‌ادعا

محمد ابراهیم باستانی پاریزی

دکتر باستانی پاریزی از جمله فرزانگان بی‌ادعا، و در تدریس و پژوهش استادی تمام بود. در اهمیت آثار و کارهای ماندگاری که از او به یادگار مانده است یکی هم این‌که با قلمی روان در نگارش و زبانی همه‌فهم در روایت توانست «تاریخ»‌ را میان تودهٔ مردم آورد. باستانی پاریزی در سرودن شعر هم صاحب ذوق بود. از جمله سروده‌هایش غزلی که بعدها در یکی از مجموعه برنامه‌های گلهای رنگارنگ با صدای غلامحسین بنان و ویلون مهدی خالدی اجرا شد. حسن اتفاق این‌که استاد این غزل را با صدای خود در یکی از برنامه‌های بزم شاعران در رادیو ایران خوانده بود. این برنامه را مهدی سهیلی تهیه و اجرا می‌کرد. در جعبه موسیقی این صفحه آن بخش از برنامهٔ بزم شاعران و آواز بنان را بشنوید. یاد دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی شاد و گرامی‌باد.

یاد آن شب که صبا در ره ما گل می‌ریخت
بر سر ما ز در و بام و هوا گل می‌ریخت
سر به دامان منت بود و ز شاخ بادام
بر رخ چون گلت آهسته صبا گل می‌ریخت
خاطرت هست که آنشب همه شب تا دم صبح
گل جدا، شاخه جدا، باد جدا گل می‌ریخت
نسترن خم شده لعل لب تو می‌بوسید
خضر، گویی به لب آب بقا گل می‌ریخت
زلف تو غرقه به گل بود و هر آنگاه که من
می‌زدم دست بدان زلف دو تا، گل می‌ریخت
تو به مه خیره چو خوبان بهشتی و صبا
چون عروس چمنت بر سر و پا گل می‌ریخت
گیتی آنشب اگر از شادی ما شاد نبود
راستی تا سحر از شاخه چرا گل می‌ریخت؟
شادی عشرت ما باغ گل افشان شده بود
که به‌ پای من و تو از همه جا گل می‌ریخت

* * *

ویژه‌نامه‌ی نوروز

نوروز پیروز

مجموعه‌ای از ترانه‌های خاطره‌انگیز بهاری ـ نوروزی با صدای خوانندگان مختلف و مطالب خواندنی به شکل شنیداری با موضوع بهار و نوروز که در این سایت منتشر شده است.

ادامه خواندن ویژه‌نامه‌ی نوروز

احمد شاملو (صدای شاعر) مرگ وارتان [نازلی]

احمد شاملو نازلی

بهار خنده زد و ارغوان شکفت.
در خانه، زیر پنجره گل داد یاس پیر.

ادامه خواندن احمد شاملو (صدای شاعر) مرگ وارتان [نازلی]

با صدای «پریسا» از قلب حافظیه تا «سوته‌دلان»

پریسا خواننده فاطمه واعظی

یاد آوردن پریسا (فاطمه واعظی) شاید برای خیلی‌ها تصویری از او پوشیده در لباس ساده و سفیدرنگ با موهایی صاف باشد که بر بلندای پله‌های حافظیه در میان حلقهٔ مردان نوازنده‌ٔ موسیقی ایرانی نشسته است. نگینی روشن در شبی از شب‌های جشن هنر شیراز در نیمهٔ دههٔ پنجاه.

ادامه خواندن با صدای «پریسا» از قلب حافظیه تا «سوته‌دلان»

error: Content is protected !!