امروز ۲۷ دیماه سالگرد درگذشت «مهوش» است. در بارهی زندگی، تصادف منجر به مرگ و جمعیتی که در مراسم خاکسپاری او شرکت داشتند حتما خواندهاید و میدانید.
دسته: یادنامهها و یاد ماندهها
یادنامهی «فروغ فرخزاد»
امروز (۸ بهمن ماه ۱۴۰۳) نودمین سالروز تولد فروغ فرخزاد است. یادنامهای شامل صدای شاعر، مجموعه ترانههایی که بر اساس سرودههای او اجرا شده، و چند یادداشت در بارهی او. یادش شاد و گرامی باد.
یادی از فخری نیکزاد در اولین سالگشت درگذشت او
برنامهی «ساقینامه در ادب پارسی» در دهه پنجاه خورشیدی بهصورت هفتگی روزهای جمعه از تلویزیون ملی ایران پخش میشد. تهیه کنندهی این برنامه بهمن بوستان و مجری فخری نیکزاد است. در این برنامه هنرمندانی چون کامران داروغه (کمانچه)، منصور نریمان (عود)، محمد موسوی (نی)، محمود فرهنمد (تمبک) و محمدرضا شجریان (خواننده آواز) حضور دارند. از این برنامه که به «هفت شهر عشق» هم معروف بود ۱۸ قسمت پخش شده است.
● فایل شنیداری در این صفحه برگرفته و تبدیلشده از نسخهی تصویری این برنامه در کانال خصوصی در یوتیوپ است. ویدیوی برنامه را در اینجا ببینید.
* * *
این «فردین» است که میخواند!
شخصیت سینمایی محمدعلی فردین مجموعهای از چهره و بازیگری خود او، چنگیز جلیلوند (دوبلور) و صدای ایرج در صحنههای آواز خواندن او بود. اگر در بخش دوبلهی فیلم ادای جملات و خندههای فردینی مشهور او از استادی چنگیز جلیلوند بود، در صحنههای آوازخوانی اما لبزدن دقیق و اجرای باورپذیر ترانهای که قبلا با صدای ایرج ضبط شده بود، تسلط و توانایی خود فردین بود. این از آشنایی او با موسیقی، ترانه و زیر و بم خواندن آواز بود.
فروردینماه سال ۱۳۵۳ (همین ماه در نیمقرن پیش!) فردین مهمان برنامهی صبح جمعه با شما در رادیو ایران بود. در آن برنامه او شنوندگان را با صدای آوازی که در بیات تُرک خواند غافلگیر کرد. هنرمندان همراه او در اجرای آن ترانه: سیمین آقارضی (قانون)، ناصر زرآبادی (ویلون) و امیر بیداریان (تنبک)، و مجری برنامه منوچهر نوذری بود.
توضیح عکس:
فروردینماه سال ۱۳۵۳ ـ فردین در جمع دستاندرکاران برنامهی «صبح جمعه با شما» در حیاط رادیو ایران واقع در میدان ارک تهران. از راست: منوچهر نوذری، احمد قدکچیان، علی تابش، حسین امیرفضلی، فروزنده اربابی، مهین بزرگی، حسین مدنی (نویسنده قطعات نمایشی)، شاهرخ نادری (تهیهکننده برنامه)، محمدعلی فردین، حمید قنبری ، مهین شهرجردی ، منیر امیر آسوری (مورین)، مرتضی احمدی، عزتالله مقبلی.
● یادبود «فردین» در سالگشت نبودن او
* * *
«سنگ صبور» بهروایت «صادق هدایت» با صدای «بهروز وثوقی»
امروز (۲۰ اسفند ماه) سالروز تولد «بهروز وثوقی» است. بازیگری که تواناییاش در هنر دوبله و صدا پیشگی هم کم از نفشآفرینیهایش در سینما نیست. او چند سال پیش در همراهی با ایدهای از «اسفندیار منفردزاده» چند داستان کوتاه از نویسندگان معاصر را خواند که «قصهی سنگ صبور» از صادق هدایت یکی از آنها بود. با شادباش و آرزوهای خوب برای او.
ادامه خواندن «سنگ صبور» بهروایت «صادق هدایت» با صدای «بهروز وثوقی»
هوشنگ ابتهاج: در خلوت غم (برای حسین تهرانی)
به مناسبت اولین سال درگذشت حسین تهرانی در سال ۱۳۵۲ ترانهای بهنام «در خلوت غم» از ساختههای فرامرز پایور با شعری از هوشنگ ابتهاج (سایه) در تالار رودکی به یاد استاد اجرا شد. همین ترانه را مرضیه در رادیو اجرا کرده است. (برگرفته از برنامه رادیویی گلچین هفته شماره ۱۹)
به وفایت که به جایت، صنما کس ننشانم
به جمالت که خیالت، نرود از دل و جانم
به غمت که مرا جز غم تو، شب همه شب، همنفسی نیست
به غمت که در این خلوت غم، همدم من، جز تو کسی نیست
چه کُند مانده و تنها دلِ تنگی که مراست
من و این گریهی شبها، که همین گریه دواست
تو کجایی، تو کجایی که ببینی ز جدایی دل تنگم چه کشید
تو نداری سر یاری، چه ثمر زین همه زاری که به جایی نرسید
من و این گریهی شبها که همین گریه دواست
چه کُند مانده و تنها دلِ تنگی که مراست
* * *
یادنامهی «هوشنگ ابتهاج» (سایه)
* * *
کجایی پاییزی؟ (ترانهای برای آذر شیوا)
کجایی پاییزی؟ (ترانهای برای آذر شیوا)
به احترام همه زنان سینمای ایران، از روحانگیز سامینژاد تا امروز
از نمایشنامه «آدامسخوانی»
کلام: محمد رحمانیان
آهنگ: امیر عظیمی
خواننده: اشکان خطیبی
ستارهای گم شد، کبوتری پر زد
یکی کلاکت [Claquette] رو پلانِ [Plan] آخر زد
حالا تو تنهایی، خُرد و خراب و مست
یکی تو رو کات [Cut] کرد، یکی صداتو بست
سلطان قلبهایی جوونی تا پیری
اما مثل درخت، ایستاده میمیری
تو فیلم روسپی که دلها رو میبُردی
با قائممقامی و بیک ایمانوردی
من عاشقت بودم درست مثل فردین
با گریه میگفتی: «همهتون نامردین!»
اما تو جا موندی تو نوبتِ اکران
صدای هَپیاِند [Happy end] میاد روی پایان
کجای پاییزی تو مهرِ بیپروا؟
آبانِ پُر لُکنت؟ یا آذرِ شیوا؟
ارجاعات ترانه:
● فیلم سلطان قلبها / کارگردان و بازیگر: محمدعلی فردین
● فیلم درختان ایستاده میمیرند / کارگردان: امیر شروان
● فیلم روسپی / کارگردان: عباس شباویز / بازیگران: جواد قائممقامی / رضا بیکایمانوردی
یاداشت و توضیح راوی:
در توضیح این شعر و ترانه نخست باید از فرح سلطانی نقاش معاصر بگوییم و ۲۲ تابلو نقاشیهای او که ترکیبی از بستهبندی آدامسهای قدیمی با فریمهای انسانی با هدف برانگیختن حس نوستالژیک در بیننده است.
او در مصاحبهای گفته است: «آدامس چیزی است که برای همه ما در دسترس است و همه ما در مقطعی از زندگیمان و در کودکی از جویدن آن لذت میبردیم. در مسیر فکر کردن به گذشته و نوستالژیهایش به این هم فکر کردم که ما همیشه از این دوران با عنوانهایی مثل «طعم کودکی» و «طعم لحظهها» یاد میکنیم. با این حساب آدامس میتوانست موضوع خوبی برای این مجموعه نقاشیها باشد، چون هم طعم دارد و هم بو و نشانهای از لحظههایی است که همه ما در دوران کودکی داشتهایم. بنابراین این مجموعه را «طعم نوستالژی کودکی من» نامگذاری کردم.»
بعد از فرح سلطانی نقاش به محمد رحمانیان نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر میرسیم. او در نمایشگاهی از کارهای فرح سلطانی با دیدن تابلو نقاشیهای آدامسِ او به این ایده میرسد نمایشنامهای بنویسد که ماجراهای آن به «آدامس» مربوط یا ختم شود و در زمان روایت آن ماجرا توسط بازیگران، اسلایدی از این نقاشیها هم در پسزمینهی صحنه به نمایش در آید. تئاتری که با نام «آدامسخوانی» در مرداد ماه سال ۱۳۹۵ به روی صحنه رفت. یکی از اپیزودهای این نمایش به ماجرای آدامسفروشی آذر شیوا بازیگر سینمای ایران بود.
آذر شیوا در سال ۱۳۴۹ در حرکتی اعتراضی به ابتذال در فیلمهای فارسی، مقابل دانشگاه تهران به فروش آدامس پرداخت. ماجرای او به روزنامهها کشیده شد و خبرنگاران، از اهالی سینمای ایران دربارهی این موضوع نظرخواهی کردند، بسیاری از دستاندرکاران سینما اعترض او را به این شیوه نوعی بازی تبلیغاتی دانستند. حرکت آذر شیوا اما تبلیغاتی نبود. او عطای بازیگری را به لقای فیلمفارسیسازان بخشید و برای همیشه از سینمای ایران دور شد تا جایی که سالهای بعد حتی از ایران مهاجرت کرد و در فرانسه اقامت گزید.
مهتاب نصیرپور که در این نمایش نقش آذر شیوا را ایفا میکرد در مصاحبهای گفته است: «بخشی از تاریخ سینمای ما با حضور آذر شیوا رقم میخورد و اعتراضی که او به شرایط سینما در دهه ۵۰ کرده است. تلاش ما این بوده که در این نمایش با نام بردن از آذر شیوا به او، و امثال این هنرمند نشان دهیم نسل جوان بعد از انقلاب هم به یاد آنها هستند.»
● پادکستی شنیدنی در بارهی زندگی هنری و شخصیت آذر شیوا [در اینجا بشنوید.]
● ویدیوی ترانه همراه با صحنههایی از فیلمهای آذر شیوا را [اینجا در یوتیوپ ببینید.]
* * *
ترانهشناسی جمشید ارجمند
جمشید ارجمند را دوستداران سینما بهعنوان منتقد فیلم، خوانندگان مطبوعات بهعنوان سردبیر بخش هنری ماهنامهی رودکی، و اهالی کتاب در مقام مترجم، نویسنده و ویراستار دهها کتاب معتبر میشناسند. او اما سرایندهی ترانههایی از جمله «دامنکشان» با صدای ویگن و چند ترانهی مشهور با صدای الهه است. شاعر هفت ترانهای که در برنامههای گلها پخش شد.
ترانهای برای میلاد علی حاتمی
کرنولوژیکال در معنا یعنی کارنامهی عملکرد شخص در سالهای گذشته و مرور فعالیتهایش در دوران کاری او. نوعی «یادکارنامه» و نمونهی مثالش این ترانه با صدای هاتف که در آن یاشار هاشمزاده (ترانهسرا) از فیلمهای علی حاتمی نام میبرد.
«جروشنِک» کریسمس ارامنه
ما «کریسمس» را بابت همزیستی با ارامنهی مقیم ایران میشناسیم. ارامنه که شاخهای از ارتدکس هستند بر این باورند عیسیبنمریم، ششم ژانویه (۱۶ دیماه) متولد شده و آن را با نام «جروشنک» جشن میگیرند. در واقع اگر قرار است کریسمس را به هموطنان ارمنی تبریک بگوییم، باید امروز باشد.
این ترانه که حال و هوای آوازهای کلیسایی را دارد اما ربطی به کریسمس و تولد عیسی مسیح ندارد. به زبان ارمنی است و شنیدنی؛ و بهانۀ یادآوری این روز. ماریام ماتوسیان آن را خوانده است و گویا از آمدن دُرنا یا لکلکها میگوید و خبرهایی که با خود میآورد.
* * *