«چیدن سپیدهدم»
سرودههایی از: مارگوت بیکل
ترجمه و صدای: احمد شاملو
موسیقی: بابک بیات
نوازنده پیانو: آندره آرزومانیان
دسته: شعر و شاعران
محمدعلی سپانلو: نام تمام مردگان «یحیی» است (صدای شاعر)
«نام تمام مردگان یحیی است» نام سرودهای مشهور از «محمدعلی سپانلو» است. شاعر برای انتخاب نام «یحیی» در این شعر روایت خودش را دارد. روایتی دیگر در بارهی «یحیا»ی دیگر را در کتاب «دو قرن سکوت» خواندم که شاید همین در ناخودآگاه شاعر باعث انتخاب آن نام در سرودهاش شده است. یحیایی که مردم خراسان در زنده نگهداشتن نام او در سالی که کشته شد نام هر پسری که متولد میشد را «یحیی» میگذاشتند.
ادامه خواندن محمدعلی سپانلو: نام تمام مردگان «یحیی» است (صدای شاعر)
نادر نادرپور: کهن دیارا (صدای شاعر) مجموعه ترانهها
کهن دیارا، دیار یارا! دل از تو کندم ولی ندانم
که گر گریزم کجا گریزم؟ وگر بمانم کجا بمانم
نه پای رفتن، نه تاب ماندن، چگونه گویم، درخت خشکم
عجب نباشد، اگر تَبرزَن، طمع ببندد در استخوانم
در این جهنم، گُلِ بهشتی، چگونه رویَد، چگونه بویَد
من ای بهاران! ز ابر نیسان، چه بهره گیرم که خود خزانم
به حُکم یزدان، شُکوهِ پیری مرا نشاید، مرا نزیبد
چرا که پنهان، به حرف شیطان، سپردهام دل که نوجوانم
صدای حق را، سکوت باطل، در آن دل شب، چنان فرو کُشت
که تا قیامت، درین مُصیبت، گلو فشارَد، غمِ نهانم
کبوتران را، به گاه رفتن، سر نشستن، به بام من نیست
که تا پیامی، به خط جانان، ز پای آنان، فرو ستانم
سفینهی دل، نشسته در گل، چراغ ساحل، نمیدرخشد
در این سیاهی، سپیدهای کو؟ که چشم حسرت، در او نشانم
اَلا خدایا، گرهگشایا! به چارهجویی، مرا مدد کن
بُوَد که بر خود، دری گشایم، غم درون را، برون کِشانم
چنان سراپا، شب سیه را، به چنگ و دندان، درآورم پوست
که صبح عریان، به خون نشیند، بر آستانم، در آسمانم
کهن دیارا، دیار یارا! به عزم رفتن دل، از تو کندم
ولی جز اینجا، وطن گزیدن، نمیتوانم نمیتوانم.
تهران ـ آدینه ۱۹ آبان ماه ۱۳۵۷
نادر نادرپور
از مجموعه اشعار «صبح دروغین»
* * *
یادنامهی «نادر نادرپور» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *
هوشنگ ابتهاج: یادگار خون سرو (مجموعه ترانهها)
در این مجموعه ترتیب قرار گرفتن ترانهها بر اساس حروف الفبا و نام خواننده است.
یادگار خون سرو
دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گلرنگ و گلگون
جهان دشت شقایق گشت ازین خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد
چه خنجرها که از دلها گذر کرد
ز هر خون دلی سروی قد افراشت
ز هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است
تهران ـ ۱۹ آبان ۱۳۵۸
از مجموعه «یادگار خون سرو»
* * *
یادنامهی «هوشنگ ابتهاج» (سایه)
* * *
احمد شاملو: با چشمها (صدای شاعر)
با چشمها
سروده و صدای: احمد شاملو
موسیقی: فریدون شهبازیان
حمید مصدق: درفش کاویان
منظومهی «درفش کاویان» سرودهی «حمید مصدق» حدود سه سال پس از انتشار منظومهی «آرش کمانگیر» از «سیاوش کسرایی» منتشر شد.
عمران صلاحی: خونهی باهار
«خونهی باهار» سرودهی عمران صلاحی اولبار به سال ۱۳۵۳ در مجموعهای از اشعار او بهنام «گریه در آب» بهچاپ رسید. سالی پیش این شعر مورد توجه آهنگسازانی صاحب ذوق قرار گرفت و به شکل ترانه هم اجرا شد. نمونهاش نماهنگ تاثیرگذاری که علی عظیمی آهنگساز و خواننده نامآشنا بهیاد سرنشینان پرواز ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین خواند.
شعرخوانی عمران صلاحی در شبهای شعر انستیتو گوته
کانون نویسندگان ایران با همکاری انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان (انستیتو گوته)، از ۱۸ تا ۲۷ مهر ۱۳۵۶ مراسم شعرخوانی و سخنرانی برگزار کردند که به «ده شب» معروف شد. در دومین شب (۱۹ مهر ماه) نوبت شعرخوانی عمران صلاحی بود.
محمدرضا شجریان: من دچار خفقانم، خفقان (فریاد)
از جمله همکاریهای فریدون مشیری در مقام ترانهسرا با خوانندگان مختلف یکی هم ساختن چند تصنیف و ترانه برای محمدرضا شجریان است و از آن جمله آوازی که در آلبوم «فریاد» با قطعهی ترکمن، ساختهی حسین علیزاده اجرا میشود.
احمد شاملو: آخرِ بازی (صدای شاعر)
آخرِ بازی
سروده و صدای: احمد شاملو
موسیقی: مرتضی حنانه