ریکا
شعر: کریم فکور
آهنگ: کریم فکور
خواننده: گوگوش
الهی من شوم دستمال دستت ریکا
تا نوازش کنم چشمان مستت ریکا
مرو هر دم پی یار فسونگر ریکا
که ندارد دلم تاب شکستن ریکا
خارم چه سازی بین جوانها
که عقد ما بسته شده در آسمانها
الهی من شوم کوزه دوشت ریکا
لب کنم آشنا با لب نوشت ریکا
الهی من شوم بادهی گلگون ریکا
تا توانم کنم غارت هوشت ریکا
من مست مستم حیران به راهم
باشد گناه از نگهت، من بیگناهم
الهی من شوم شمع سرایت ریکا
تا سحر اشک جان ریزم به پایت ریکا
بریزم اشک جان سوزم سرا پا ریکا
صد تا عاشق چو من، شود فدایت ریکا
بی ماه رویت در التهابم
خدا کند هر نیمهشو آیی بخوابم
* * *