نمیدانم، نمیخواهم بدانم
گلهای رنگارنگ ۴۹۵
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: هایده
نمیدانم، نمیخواهم بدانم كه ساز كهنهی عشقم شكسته
نمیخواهم بدانم در نگاهم غروب غربتِ صحرا نشسته
خانهی عشق من اكنون بیتو رنگِ غم گرفته
محفلِ پُر شور من از دوریت ماتم گرفته
من تو را هر نیمهشب محزون و خاموش
با دو چشمِ مات و غمگین جستجو كردم
همچو یک دیوانهی غمگین به یادت
كوچههای آشنا را زیر و رو كردم
تا به چشم خویش دیدم هرچه بود از هم گسسته
سایهی سردِ جدایی در میانِ ما نشسته
دل مگو با من كه او دیوانهای دیوانهای بود
در میانِ سینهام بیگانهای، بیگانهای بود
بر تو نفرین ای دل من، ای دلِ بیحاصل من
من ز دست تو چنین افسانه گشتم
از همه خلق جهان بیگانه گشتم
خستهام دیوانه دل! زین بیقراری
من ندارم طاقتِ دیوانهداری
* * *