مغلوب (۲)
دام یکی، دانه یکی
شعر: عماد خراسانی
خواننده: علیاکبر گلپایگانی
پیش ما سوختگان، مسجد و میخانه یکی است
حرم و دیر یکی، سُبحه و پیمانه یکی است
این همه جنگ و جدل حاصل کوتهنظری است
گر نظر پاک کُنی کعبه و بُتخانه یکی است
هر کسی قصه شوقش به زبانی میخواند
چون نکو مینگرم حاصل افسانه یکی است
این همه شِکوه ز سودای گرفتاران است
ورنه از روز ازل دام یکی، دانه یکی است
ره هر کس به فسونی زده آن شوخ، ار نه
گریهی نیمهشب و خندهی مستانه یکی است
گر زمن پُرسی از آن لطف که من میدانم
آشنا بر در این خانه و بیگانه، یکی است
هیچ غم نیست که نسبت به جنونم دادند
بهر این یک دو نفس، عاقل و دیوانه یکی است
عشق آتش بود و خانه خرابی دارد
پیش آتش، دل شمع و پَرِ پروانه یکی است
گر به سر حدِ جنونت ببَرد عشق، «عماد»
بیوفایی و وفاداریِ جانانه یکی است
* * *