شیدای کهای؟
شعر: [صائب تبریزی]
ویلون: پرویز یاحقی
خواننده: منوچهر سخایی
ای جهانی محو رویت، محو سیمای که ای؟
ای تماشاگاه عالم، در تماشای کهای؟
عالمی را روی دل در قبله ابروی توست
تو چنین حیران ابروی دلارای کهای؟
شمع و گل چون بلبل و پروانه شیدای تواند
ای بهار زندگی آخر تو شیدای کهای؟
نعل در آتش ز سودای تو دارد آفتاب
ای سمن سیما تو سرگردان سودای کهای؟
چون دل عاشق نداری یک نفس یک جا قرار
سر به صحرا داده زلف چلیپای کهای؟
تلخی زهر از حلاوتهای عالم میکِشی
چاشنیگیر لبِ لعل شکرخای کهای؟
چشم میپوشی ز گلگشتِ خیابان بهشت
در کمینِ جلوهی سروِ دلارای کهای؟
نشکنی از چشمهی کوثر خمار خویش را
از خمارآلودگان جام صهبای کهای؟
نیست غمازی طریق عاشقان پردهپوش
ورنه صائب خوب می داند که رسوای کهای
* * *