عشق من خدای من
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: پرویز مقصدی
خواننده: عارف
در قلب من غوغا کُند
عشق تو و عشق خدا
آن عشق سامانم میدهد
این عشق میسوزاند مرا
تا از تو میمانم جدا
روی آورم سوی خدا
در خلوتِ عشق خدا
جویم تو و عشق تو را
کای خدا او آتشی در سینههاست
بای تا سر خندهی آیینههاست
من چه خواهم دید ای دریای نور
در تو با این دیدهی خاموش و کور
من که هستم شهروند شهر عشق
سینه تنگ، از ناامیدی دل اسیر
ای خدا، ای از تو هر عشق بزرگ
عشق کوچک را دگر از من مگیر
* * *