عشق پنهان
شعر: کریم فکور
آهنگ: جواد لشگری
خواننده: مرضیه
ز کویت نگران رفتم
به سوی دگران رفتم
امید از تو بُریدم
تو عشق از من نهان کردی
نگفتی و گمان کردی
که دست از تو کشیدم
به من رخ ننمودی
غمم را بفزودی
پدید آمد جدایی
صفا از تو ندیدم
پیامی نشنیدم
ز مهر و آشنایی
بگرفتم من ره دیگر
دل بستم بر مَه دیگر
تو ز دست من آشفتی
گله کردی، با من گفتی
که من گنهکارم، کُند گرفتارم
دلِ هوسبارم
(گُنه از تو بُوَد بهخدا، بهخدا
ز تو دارم من گلهها،
تو فزون کردی غم مرا
که برفتی ره خطا،
که شکستی دلِ مرا)
تو چرا نشدی همرازم
تو چرا نشدی دمسازم
چرا، چرا، چرا!؟
تو که حال من میدانی
ز چه آتش دل ننشانی
چرا، چرا، چرا!؟
گل بودم، خارم اکنون
با حسرت یارم اکنون
چرا، چرا، چرا!؟
* * *