قلب محزون
شعر و آهنگ: سعید مهناویان
خواننده: داود مقامی
مستم، شادم، آمد بر یادم
آن عهد و پیمان دلدار مهرو
در هجرانش با درد و غم کردم خو
رحمی بنما به خدا گشتم مجنون
ای سیمینبر به دلم بنگر
این قلبِ محزون کز حسرت گشته خون
از قلبم درد و غم میریزد بیرون
رحمی بنما به خدا گشتم مجنون
قلبم خون شد ز چه دور از مایی
دارم امید رفتی باز آیی
بی تو سخته
[به خدا گر ببرندم به سماء
صد شکوه برآرم که دلم خون کردی]
* * *ترانهشناسی داود مقامی در سایت راوی حکایت باقی
* * *