خواهم بشُم رشت
شعر و آهنگ: محلی
خواننده: فریدون پور رضا
● شرحی پیرامون این ترانهی فولکلور گیلگی
ترانه «امان خوام بوشوم رشت» به نقل از روستاییان شالیکار و با استناد به شرحی که در کلام آن آمده است قدمتی در حدود یک قرن دارد.
جوانی از روستاهای دور شرق گیلان به امید پیدا کردن کار، از محل زندگی خود راهی سفر میشود تا به رشت برود. پس از اینکه به لنگرود میرسد، ساعتی در بازار شهر به گردش و تفریح میپردازد. اوائل بهار بوده و کشاورزان نیز به مرکز شهر میآمدند، تا کارگرانی را برای امور کشت و کار روی زمین اجیر کنند. کارگری که منظور نظر این ترانه است و در آغاز قصدش این بود که به رشت برود، توسط یکی از کشاورزان برای کار انتخاب میشود و بعد از تبادل نظر پیرامون مدت کار و مقدار زمینی که او باید روی آن کار کند و مبلغ مزد، قرارداد لازم تنظیم میشود.
جوان کارگر به اتفاق کشاورز زمیندار به روستای محل کار «لیلا کوه» میرود، صاحبکار، همسایهای داشته، که در خانهاش سه دختر زیبا و خوبچهره و دلربا زندگی میکردند. مزرعهای هم که این کارگر قرار بود، روی آن کار کند، در مجاورت خانه همسایه قرار داشته است. بعد از چند روز کار و در مقدمات کِشت که با گاوآهن به شخم و شیار زمین مشغول بود، در رفت و آمد دختران همسایه، شیفته یکی از آنها میشود و در حین کار کشاورزی هم برای جلب توجه دختران همسایه آواز میخواند و از مکنونات دلش سخن به میان میآورد که: در ابتدا میخواسته به رشت برود؛ ولی همینکه به لنگرود رسیده، سرنوشتش عوض شده و دل از دست داده و دیگر قدرت تصمیمگیری ندارد.
مضامین و ساختار این ترانه نشان میدهد، شعر از خود اوست و احتمالا فیالبداهه خوانده شده و یا در طول چند ساعت و احیانا چند روز در تکمیل کلام، در جان ملودی متاثر از نگاه های عاشقکش دختران همسایه شکل گرفته است. بعدها ترانه «امان خوام بوشم رشت بمام تا لنگرود می طالع برگشت» زمزمهی جوانان ده شد و ماند. [شرح پیشینهی ترانه را از اینجا برداشتم.]
* * *