پروین: مستم کن، خوابم کن!

پروین مستم کن خوابم کن

مستم کن، خوابم کن
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین

آتش زن بر جانم، شمعم کُن، آبم کُن
چون زلفِ بی‌تابَت از غم بی‌تابم کُن
باز امشب در هجرت بیدارم بنشاندی

فریاد از بیداری! مستم کُن، خوابم کُن

بی‌خوابم، بی تابم؛ بازا ای جان
می‌سوزم، می‌سازم، سوزم بنشان
آتش زن بر جانم، شمعم کُن، آبم کُن

چون زلفِ بی‌تابَت از غم بی‌تابم کُن

باز امشب در هجرت بیدارم بنشاندی
فریاد از بیداری! مستم کُن، خوابم کُن

بنشان بر دامنم، در هجران ننشانم
قدر وصلت را من می‌دانم می‌دانم

آتش زن بر جانم، شمعم کُن، آبم کُن

چون زلفِ بی‌تابَت از غم بی‌تابم کُن

باز امشب در هجرت بیدارم بنشاندی
فریاد از بیداری! مستم کُن، خوابم کُن

بی‌وفا از عاشقی افسانه کم گو
قصه‌ها از این دل دیوانه کم گو
بنشان بر دامنم، در هجران ننشانم
قدر وصلت را من می‌دانم می‌دانم

آتش زن بر جانم، شمعم کُن، آبم کُن
چون زلفِ بی‌تابَت از غم بی‌تابم کُن
باز امشب در هجرت بیدارم بنشاندی
فریاد از بیداری! مستم کُن، خوابم کُن
* * *
error: Content is protected !!