پوران: رفتی نگفتی (اولین ترانه)

پوران رفتی نگفتی

 

در دوره‌ای ناصر رستگارنژاد ضمن سرودن شعر برای ترانه، عضویت شورای نویسندگان رادیو را نیز بر عهده داشت، در همان ایام قرار می‌شود او برای عزت روحبخش که از خوانندگان روز در آن سالها بود ترانه‌ای بسازد. پس به خانه‌ی او می‌رود و در آنجا با عباس شاپوری آشنا می‌شود. این آهنگساز با پوران (خواهر زاده‌ی روحبخش) ازدواج کرده بود و این  خود زمینه‌ی آشنائی ناصر رستگارنژاد با پوران نیز می‌شود.

ناصر رستگار نژاد در مصاحبه‌ای ماجرای آشنایی‌‌اش با این هنرمندان را اینطور تعریف کرده است: «قرار بود بر روی یک آهنگ ترکی استانبولی شعری بگذارم که خانم روحبخش بخواند. این اولین آشنایی من با ایشان بود. بعد از دو سه بار که به خانه او رفتم. روزی آقایی را آنجا دیدم که آن روزها برای صفحه‌ای که با قاسم جبلی بیرون داده بودند بسیار مشهور شده بود. خانم روحبخش ایشان را آقای عباس شاپوری معرفی کرد و این اولین دیدار ما بود. آدرسش را به من داد و قرار همکاری گذاشتیم. به منزلش رفتم.
در طبقه‌ی دوم آپارتمانی در فیشرآباد زندگی محدود و محقری داشت. با پوران هم تازه ازدواج کرده بود. گفت: «برای خانمم [پوران] ترانه می‌خواهم.» عباس شاپوری یک ترانه خودش ساخته بود. «رفتی و نگفتی و دور از تو با غمت چه کنم.» این را ترانه را پوران با نام «بانو ناشناس» خوانده و به شکل صفحه‌ هم منتشر شده بود. «رفتی نگفتی» اولین ترانه‌ی پوران بود.»

رفتی نگفتی
شعر و آهنگ: عباس شاپوری
خواننده: بانو ناشناس (پوران شاپوری)

رفتی و نگفتی دور از تو با غمت چه کنم
سیل اشک هجرانت آخر می‌کَنَد ز بُنَم
عشقت گناه من، این دل گواهِ من
سوزد جان در هجران ای گلِ من
جز خون دل کی شد حاصلِ من
با دوری چون سازم من

می‌کًشد ما را خم ابروی او
بُرد از من طاقت غم دوری او
افتاده دل در شکنِ موی او
با سوزت می‌سازم من

* * *

error: Content is protected !!