داود مقامی: بر باد رفته

داود مقامی بر باد رفته

بر باد رفته
شعر: سعید مهناویان
آهنگ: سعید مهناویان
خواننده: داود مقامی

دانم ای زیبا روزی بر مزارم بنشینی
سر کُنی آه و زاری گوشه‌ی غم بگُزینی
من به امید وصالت عمر خود دادم بر باد
تا تو اکنون اینچنین بر خاک ماتم بنشینی
رفته‌ام از یاد، عمر بی‌بنیاد
در غم رویت داده‌ام بر باد
ناله‌های مرا شنیدی همچو بخت از برم رمیدی
پیش چشمان ژاله‌بارم با رقیبان من پریدی
داده‌ام ای داد عمر خود بر باد

به من بگو تا به کی با رقیبم می‌مانی؟
به گوش او از وفا قصه تا کی می‌خوانی؟
چو بسته شد پای او همچو من در دام تو
شبی ز خود از جفا ناگهانش می‌رانی!

(مُردم به این امید که شاید ز راه لطف
یک لحظه لااقل تو به گورم نظر کُنی)

عبرت بگیر از عمر من!
چو من نکش از او دامن!
تو عهد خود با او مشکن!

* * *ترانه‌شناسی داود مقامی در سایت راوی حکایت باقی

* * *

error: Content is protected !!