نمیترسی!
شعر: پرویز خطیبی
ارکستر: ناصر زرآبادی
خواننده: دلکش
نمیترسی! نمیترسی!
تو از دل شکستن نمیترسی!
ز سوز دلِ من نمیترسی!
چه خواهی ز جانم، دلِ ناتوانم
چو اشکم هر دم ریزد ز مژگان، نمیترسی!
ز هجران، نمیترسی!
نشاندی به خاکم که خواهی هلاکم
دلم را ای جان نمیجویی
نمیترسی، مگر از دوران نمیترسی؟
(به پیش چشم تو ای گل اگر چه خارم من
ولی هنوز به مهرت امیدوارم من)
در آغوشم چه شبها تو بودی، دل از کف ربودی
نکردم ای گل خطایی، چرا از من جدایی؟
کجا هستی؟ کجایی؟
چرا دور از عاشق نشستی؟
بگو در آغوش که هستی؟
تو که از آهِ عاشق نمیترسی! نمیترسی!
* * *