فراق تو
شعر: سعید مهناویان
آهنگ: مصطفی اسلامی
خواننده: داود مقامی
(وای از عاشقی و بختِ سیاه
آه از دلِ مهرویان، آه)
شکوه بسی از این بخت خود بر نگه مستت دارم
جان آمد بر لب از فراق تو
دلبر افسونکارم بنگر سرخی چشم خونبارم
چون گریم هرشب از فراق تو
مینالد این دل زار از هجرانت روز و شب
میسوزد گونهی گلگونِ من از سوز تب
آهم بَر آمد از فراق تو
چون شبنم قطرهی اشکم میغلطد بر دو لب
میبینم چهرهی خندانت در هذیانِ تب
صبرم سر آمد از فراق تو
. . .
. . .
* * *ترانهشناسی داود مقامی در سایت راوی حکایت باقی
* * *