کبوتر بهشتی
شعر: اسماعیل نواب صفا
آّهنگ: حسین صمدی
خواننده: [عزت] روحبخش
تویی تو شمع سرای من
تویی تو عشق آشنای من
بیا ببین صفای من، سرود من، نوای من
منم اسیر وفای تو، که زنده ماندم برای تو
جوانیام فدای تو،
فدای خندههای تو
سوی جنون میکِشی مرا
به خاک و خون میکشی مرا
تو همنشین جانی، تویی که عشق جاودانی
تو درد من میدانی، بیا که آرزوی جانی
کبوتر بهشتیام سفر مکُن
ز درد و غصه کُشتیام سفر مکُن
دگر ز بام من مرو به بام کس
مشو برای دانه صید دام کس
گر از اول تو را ندیده بودم
غم و رنج و بلا ندیده بودم
ز وفا قصهها شنیده بودم
ولی ای بی وفا، ندیده بودم
کبوتر بهشتیام سفر مکُن
ز درد و غصه کُشتیام سفر مکُن
دگر ز بام من مرو به بام کس
مشو برای دانه صید دام کس
* * *
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۱) [آ ـ ث]
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۲) [ج ـ ژ]
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۳) [س ـ غ]
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۴) [ف ـ ی]
* * *