کوچهی میعاد
شعر: شهرام [علیرضا طبائی]
آهنگ: پرویز مقصدی
خواننده: گوگوش
برچسب: گوگوش
گوگوش: سلام ای عشق (ترانه فیلم)
سلام، ای عشق
شعر: ثریا شکیبایی
آهنگ: عطاالله خُرم
خواننده: گوگوش
ترانه فیلم: طلوع
گوگوش: بین ما هر چی بوده تموم شده
بین ما هر چه بوده تموم شده
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: اسفندیار منفردزاده
خواننده: گوگوش
گُلی که دست تو چیده پیش رومه
هنوزم بادبادکامون لبِ بومه
صدای پات میاد از اون سر دالون
میگی: خوبی چیچیه؟ وفا کدومه؟
بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چی بیدووم شده
دست سردت میگه اون روزا گذشته
دیگه عشق و عاشقی از ما گذشته
می گم آروم بشه دل تنها بمونه
می دونم دورهی این حرفا گذشته
بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چه بی دووم شده
دلم اندازهء این ابرا گرفته
عشق تو خنده از این لبها گرفته
چی بگم؟ هر چی بگم فایده نداره
غم عالم توی قلبم جا گرفته
بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چه بی دووم شده
کسی که زندگیشو باخته، تو نیستی
اون که با رنگ و ریا ساخته، تو نیستی
اون منم، تنهاترین تنهای دنیا
اون که خوب و بد و نشناخته، تو نیستی
بین ما هر چی بوده تموم شده
عشق این دوره چه بی دووم شده
♫ LP Cover ♫
* * *
در بارهٔ «اسفندیار منفردزاده» در این سایت:
یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»
* * *
گوگوش: سراب
گوگوش: عاشقانه
عاشقانه
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: واروژان
خواننده: گوگوش
ضیاء ـ تیلا ـ گوگوش: قصهی دریا
قصهی دریا [+]
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: پرویز مقصدی
خوانندگان: ضیاء ـ تیلا ـ گوگوش
گرد بارون میخوره بر روی دریا
مِه گرفته شونه و گیسوی دریا
باز قلبِ تنگ دریا بیقراره
باز هر ابری خیالِ گریه داره
غمزده بر لبِ ساحل نشستی
آه ای دریا مگه دیوونه هستی
عشق زنها و دخترها دروغه
قصهی دختر دریا دروغه
قصهی لیلی و مجنون دروغه
عشقِ این عمر ده دروغه
هر چه فریاد و فغان و ناله کردی
کس نداد از مردم ساحل جوابت
سر آروم بذار تو رختخوابت
تا بیاد دختر دریا به خوابت
* * *
گوگوش: نمیاد
نمیاد
شعر: آرش [سزاوار]
آهنگ: [حسن] شماعیزاده
خواننده: گوگوش
گوگوش: کجکلاهخان
کج کلاه خان
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: بابک [افشار]
خواننده: گوگوش
گوگوش: حمومک مورچه داره (ترانه فیلم)
حمومک مورچه داره
شعر: نظام فاطمی
آهنگ: [شهرام] شاهوردی
خواننده: گوگوش
ترانه فیلم: قصاص
گوگوش: جمعه
جمعه
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: اسفندیار منفردزاده
خواننده: گوگوش
توی قابِ خیسِ این پنجرهها
عکسی از جمعهی غمگین میبینم،
چه سیاهه به تنش رختِ عزا
تو چشاش ابرای سنگین میبینم
داره از ابر سیا، خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
نفسام در نمیآد
جمعهها سر نمیآد
کاش میبستم چشامو
این ازم بر نمیآد
داره از ابر سیا، خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
عمر جمعه به هزار سال میرسه
جمعهها غم دیگه بیداد میکُنه
آدم از دست خودش خسته میشه
با لبای بسته فریاد میکُنه
داره از ابر سیا، خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
جمعه وقت رفتنه
موسمِ دلکندنه
خنجر از پشت میزنه
اون که همراه منه
داره از ابر سیا، خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
تهران، ۱۳۵۰
در یک عصر جمعه، ترانۀ جمعه را در خانۀ اسفندیار نوشتم. روبروی سازمان سینما پیام. بلوار الیزابت دوم. ترانه را به امیر نادری و فیلم خداحافظ رفیقاش، دوستانه پیشکش کردیم. روی جلد صفحۀ چهل و پنج دور، سه تصویر سپید و سیاه از جوانیی ما. پشت جلد. دستانی چروکیده. پیر. سیاه. گرسنه. پای این تصویر نوشتم:
ـ نازنین، هدیهیی به تو که هر روزت، جمعه است. ترانۀ آمنه، با صدای آغاسی، همزمان منتشر شد.
میگفتند: جمعه بیش از آمنه گل کرده است!
جمعه، پیروزی ترانۀ نوین بود.
[دریا در من، گزینۀ ترانههای شهیار قنبری، نشر نکیسا (آمریکا)، چاپ اول ۱۹۹۵، صفحه ۵۶ و ۵۷]
♫ LP Cover ♫
* * *
از «جمعه» تا «جمعه» تاریخچهٔ ترانهٔ «جمعه»
* * *
در بارهٔ «اسفندیار منفردزاده» در این سایت:
یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»
* * *