خزان
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: عطاالله خُرم
خواننده: ویگن
چو نسیم خزان بوزید
گل و سبزه و لاله گذشت
دگر از سر گلشن و دشت
پرندهی بهاری خموش و دلشکسته
در آشیان نشسته
چو شاخههای پُرگل میلرزد
گُل میریزد ز باد سر پاییز
به گلشن غمانگیز
چو اشک تیرهبختان
ز شاخهی درختان
فتاده برگِ لرزان
تو امید و قرار منی
تو مَه شبِ تارِ منی
تو همیشهبهار منی
در آن خزانِ زیبا
من و تو مست و شیدا
کنار هم نشستیم
نسیم مهرگانی گُل میریخت بر گیسویت
شکسته رونق گُل دگر ز رنگ و بویت
خزان رسیده بر دشت، بهار و سبزه بگذشت
بهار من کجایی!؟
بهار من کجایی!؟
* * *
مثلث هنری: عطاالله خرم، پرویز وکیلی، ویگن
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *