فریب
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: ویگن
خواننده: ویگن
(کس نشنود هرگز فریاد من
او بر کَند آخر بنیادِ من
وای از دلِ بیدادِ من)
کنون دگر زندگی بیثمرم نقش بر آب است
آرزوهای جوانی در نظرم همچو سراب است
بشکن این ساغر پُر خون به سر من
تو چه خواهی ز دلِ بیخبر من
یار دلدارم مکُن آزارم
از چه خون سازی دل بیمارم
آتشافروزم جانِ پُر سوزم
از فریبِ تو شد سیه، روزم
من چون ساغر می به پای تو درشکستم
از فسون تو دگر شیدا و مستم
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *