عیادت
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: عطاالله خرم
خواننده: ویگن
(شعر ترانه در اجرای اول)
در شب بیماری من، آن که چون بختم رمیده
میرسد از ره پریشان، چاک پیراهن دریده
مینشیند در کنارم، میدمد سپیده
خم شود بر بالینِ من چون شاخهی گل خمیده
آن که بُرده رنج بسیار از پی آزردن من
این زمان لرزد دلِ او از خیالِ مُردن من
گویم: «ای مَه تا سپیده دمد، از وفا بنشین کنارم
گو چه حاصل گر نشینی دمی بعد مرگم بر مزارم»
گویمش ای نازنینم خوش نشستی در کنارم
کردهای از من عیادت، ای طبیب غمگسارم
سر به دامن تو امشب سوزد از آتش تن من
ابر چشمم میفشاند ژالهها بر دامن من
آن که بُرده رنج بسیار از پی آزردن من
این زمان لرزد دلِ او از خیالِ مُردن من
(اجرای دوم با تغییراتی در بعضی ابیات)
در شب بیماری من، آن که چون بختم رمیده
میرسد از ره پریشان، چاک پیراهن دریده
مینشیند در کنارم، گویی بنشیند سپیده
سر به بالینم گذارد چون شاخه گل خمیده
آن که بُرده رنج بسیار از پی آزردن من
این زمان لرزد دلِ او از خیالِ مُردن من
گویم: «ای مَه تا سپیدهدمان، از وفا بنشین کنارم
گو چه حاصل گر نشینی دمی بعدِ مرگم بر مزارم»
گویمش: ای نازنینم! خوش نشستی در کنارم
کردهای از من عیادت، ای طبیب غمگسارم
سر به بالین تو امشب، سوزد از آتش تن من
اشک چشمانت ببارد ژالهها بر دامن من»
آن که بُرده رنج بسیار از پی آزردن من
این زمان لرزد دلِ او از خیالِ مُردن من
* * *