فروغ فرخزاد: تولدی دیگر (صدای شاعر)

فروغ فرخزاد کانون پرورش فکری

شعرهای فروغ فرخ‌زاد (با صدای شاعر)
موسیقی متن:‌ مجید انتظامی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۵۶

تولدی دیگر
همه‌ی هستی من آیه‌ی تاریکی‌ست
که تو را در خود تکرار کُنان
به سحرگاهان شکفتن‌ها و رُستن‌های ابدی آه کشیدم، آه
من در این آیه تو را
به درخت و آب و آتش پیوند زدم

زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن می‌گذرد
زندگی شاید طفلی‌ست که از مدرسه بر می‌گردد
زندگی شاید ریسمانی‌ست که مردی با آن خود را از شاخه می‌آویزد

زندگی شاید افروختن سیگاری باشد، در فاصله‌ی رخوتناک دو همآغوشی
یا عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر می‌دارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی‌معنی می‌گوید: «صبح بخیر»

زندگی شاید آن لحظه مسدودی‌ست
که نگاه من، در نی‌نی چشمان تو خود را ویران می‌سازد
و در این حسی است
که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت

در اتاقی که به اندازه‌ی یک تنهایی‌ست
دل من
که به اندازه‌ی یک عشق‌ست
به بهانه‌های ساده‌ی خوشبختی خود می‌نگرد
به زوال زیبای گُل‌ها در گلدان
به نهالی که تو در باغچه‌ی خانه‌مان کاشته‌ای
و به آواز قناری‌ها
که به اندازه‌ی یک پنجره می‌خوانند

آه . . .
سهم من این‌ست
سهم من این‌ست
سهم من،
آسمانی‌ست که آویختن پرده‌ای آن‌را از من می‌گیرد
سهم من پایین رفتن از یک پله مترو ک‌ست
و به چیزی در پوسیدگی و غُربت واصل گشتن
سهم من گردش حُزن‌آلودی در باغ خاطره‌هاست
و در اندوه صدایی جان دادن که به من بگوید:
«دستهایت را
دوست میدارم»

فروغ فرخزاد تولدی دیگر

دست‌هایم را در باغچه می‌کارم
سبز خواهم شد، می‌دانم، می‌دانم، می‌دانم
و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم
تُخم خواهند گذاشت

گوشواری به دو گوشم می‌آویزم
از دو گیلاس سرخ همزاد
و به ناخن‌هایم برگ گل کُوکب می‌چسبانم

کوچه‌ای هست که در آن‌جا
پسرانی که به من عاشق بودند، هنوز
با همان موهای درهم و گردن‌های باریک و پاهای لاغر
به تبسم‌های معصوم دخترکی می‌اندیشند که یک شب او را
باد با خود بُرد

کوچه‌ای هست که قلب من آن را
از محل کودکی‌ام دُزدیده‌ست

سفر حجمی در خط زمان
و به حجمی خط خشک زمان را آبستن کردن
حجمی از تصویری  آگاه
که ز مهمانی یک آینه بر می‌گردد

و بدینسان‌ست
که کسی می‌میرد
و کسی می‌ماند
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می‌ریزد، مرواریدی صید نخواهد کرد.

من
پری کوچک غمگینی را
می‌شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نی‌لبک چوبین
می‌نوازد آرام، آرام
پری کوچک غمگینی
که شب از یک بوسه می‌میرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد

از مجموعه‌ی «تولدی دیگر»

* * *
بازگشت به «یادنامهٔ فروغ فرخزاد»

* * *

error: Content is protected !!