سفر
شعر: [جهانبخش] مهموری
آهنگ: امیر پازوکی
خواننده: سوسن
بستی تو تا بار سفر از خونهی ما
خاموش و سرده بیتو این کاشونهی ما
رفتی سفر ای بیخبر از ماتم دل
جای تو غم شد همدم و همخونهی ما
هر جا میرم یادت همیشه
هرگز ازم جدا نمیشه
هر چند که این سفر کوتاهه
اما دلم رضا نمیشه
تو در این سفر خدایا ز بلا نگه بدارش
که دل امیدوارم به خیال او نشسته
شبی از درد فراغش رو به میخانه نمودم
دیدم از بخت سیاهم در میخانه ببسته
فقط آرزوم همینه که تو از سفر بیایی
نکنه یه وقت بمیره دلم از غم جدایی
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *
یادمان «سوسن» به روایت «راوی حکایت باقی»
* * *
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۱) [آ ـ ث]
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۲) [ج ـ ژ]
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۳) [س ـ غ]
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۴) [ف ـ ی]
* * *