همیشه غایب
تقدیم به «امیر نادری»
برای «تنگسیر»
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: ویلیام خنو / تنظیم: واروژان
خواننده: فریدون فروغی
یکنفر میآد که من منتظر دیدنشَم
یکنفر میآد که من تشنهٔ بوییدنشَم
خالی سفرمونو پُر از شقایق میکُنه
واسه موجهای سیا، دستا رُ قایق میکُنه
مثل یک معجزه اسمش تو کتابا اومده
تن اون شعرای عاشقانه گفتن بلده
همیشه غایب من، زخمامو مرهم میذاره
همیشه غایب من گریههامو دوست نداره
نکنه یه وقت نیآد، صداش به دادم نرسه
آینهها سیا بشه، کور بشه چشم ستاره
مثل یک معجزه اسمش تو کتابا اومده
تن اون شعرای عاشقانه گفتن بلده
زخم این حنجرهٔ خسته، همیشه غایبه
کلید صندوق در بسته، همیشه غایبه
نعرهٔ اسب سفید قصهٔ مادر بزرگ
بهترین شعرهای سر بسته، همیشه غایبه
مثل یک معجزه اسمش تو کتابا اومده
تن اون شعرای عاشقانه گفتن بلده
شاید این «همیشه غایب» تو باشی
تو اگه اومدنی نیستی بگو
اگه ما رُ خواستنی نیستی بگو!
تهران ۱۳۵۴
استودیو الکوردوبس. عباسآباد.
داریوش را شبی که باید برای خواندن این ترانه به استودیو میآمد، به زندان اوین بردند. من و آهنگساز، بیخبر و خشمگین از بدقولی، ساعتها انتظار کشیدیم. وقتی دلگیر به خانه میرفتم، نمیدانستم که فردایش، ساعت یک بعدازظهر، آنان به سراغ من میآیند تا دوستان در اوین تنها نباشند.
[دریا در من، گزینۀ ترانههای شهیار قنبری، نشر نکیسا (آمریکا)، چاپ اول ۱۹۹۵، ص. ۶۸]
* * *
«همیشه غایب» سروده و صدای «شهیار قنبری»
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۱) [آ ـ ث]
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۲) [ج ـ ژ]
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۳) [س ـ غ]
ترانههای بازخوانیشده ایرانی (۴) [ف ـ ی]
* * *