مرضیه: آن‌شب (جلوه هستی)

مرضیه آن شب جلوه هستی

آن‌شب (جلوهٔ هستی)
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: مجید وفادار
خواننده: مرضیه

آن شب هستی را چه جلوه‌ها بود
تو بودی، دنیا به کام ما بود
عشقت با جانِ من آشنا بود
عشقت لاله‌صفت لب بر خنده گشود
مَه چون چهره‌ی تو رویایی شده بود

آن شب هستی را چه جلوه‌ها بود
آن شب هستی را چه جلوه‌ها بود

آن شب ناله‌ی نی غوغا می‌کرد
شوری در دل ما برپا می‌کرد
اشکم راز نهان افشا می‌کرد
چه دامنم ز شوقت
پُر از ستاره‌ها بود
خدا گواه ما بود

آن شب هستی را چه جلوه‌ها بود
آن شب هستی را چه جلوه‌ها بود

امشب وصلت را از خدا می‌خواهم
دستم بر دامانت، تو را می‌خواهم
می‌خواهم باز آیی، رویِ مَه بنمایی
ببشینی به برم، بر جسمم جان بخشی
بر دردم درمان بخشی، بنشانی شررم

آن شب هستی را چه جلوه‌ها بود
آن شب هستی را چه جلوه‌ها بود

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *
در رهگذر عمر با «تورج نگهبان»

* * *

error: Content is protected !!