داغ جدایی
شعر: رهی معیری
آهنگ: حبیبالله بدیعی
خواننده: مرضیه
ساقیا امشب کجایی
تا ز خود یابم رهایی
بیتو از داغ جدایی
سوختم آتش گرفتم
تا گذشتی دامنافشان
دورم از دل، سیرم از جان
وز غمت چون شمع لرزان
سوختم، آتش گرفتم
من سراپا اشک و آهم
شعله بارد، از نگاهم
شمع طرب بودی مرا،
امشب چرا از دیده نهانی!؟
رفتی و از سودای تو،
دارد دلم، داغی که دانی
داشتم آسودگی در کوی تو
سوختم چون شمع و گل، بیروی تو
از خاطرم ای شادی محفل، نرفتی
از چشم تر رفتی، ولی از دل نرفتی
از چشم تر رفتی، ولی از دل نرفتی
* * *
از «رهی معیری» در این سایت:
«رهی معیری» کاروانسالار ترانهسرایان سبک کلاسیک
«خزان عشق» رهی معیری (مجموعه ترانهها)
امضاء کتاب «سایهٔ عمر» برای «نواب صفا»
خط، صدا و چند ترانه از «رهی معیری»
* * *