خاطره
شعر: نواب صفا
آهنگ: انوشیروان روحانی
خواننده: مرضیه
ای صبح نوبهاری، اکنون به یادم آری عشقی فرحفزا را
این روی شاد و روشن، آرَد به خاطر من سیمای آشنا را
ز عشق او بر دل داغ و بلا بود
اگر چه در دست من پیالهها بود
ترانهی من آهنگ عشق او بود
به سینهی من دنیایی ز آرزو بود
اکنون در کنارم جز یادش نمانده
آن گل در بهارم بر هجران نشانده
تو خجستهبهار منی
تو امید و قرار منی
چه خوشم که تو یار منی
به دل غم گلی دارم
گلی که از غمش خارم
* * *