دو پنجره
شعر: اردلان سرفراز
آهنگ: حسن شماعیزاده
خواننده: گوگوش
به: پلِ همیشه جاری صدا و ترانه تا ابدیت: وارژان
توی یک دیوار سنگی
دو تا پنجره اسیرن
دو تا خسته دو تا تنها
یکیشون تو، یکیشون من
دیوار از سنگِ سیاهه
سنگِ سرد و سختِ خارا
زده قفل بیصدایی
به لبای خستهی ما
نمیتونیم که بجنبیم
زیرِ سنگینیِ دیوار
همهی عشق من و تو
قصه هست قصهی دیوار، آه . . .
همیشه فاصله بوده
بین دستای من و تو
با همین تلخی گذشته
شب و روزای من و تو
راه دوری بین ما نیست
اما باز اینم زیاده
تنها پیوند من و تو
دست مهربونِ باده
ما باید اسیر بمونیم
زنده هستیم تا اسیریم
واسه ما رهایی مرگه
تا رها بشیم میمیریم، آه . . .
کاشکی این دیوار خراب شه
من و تو با هم بمیریم
توی یک دنیایِ یگه
دستای همو بگیریم
شاید اونجا توی دلها
دردِ بیزاری نباشه
میونِ پنجرههاشون
دیگه دیواری نباشه
تهران، ۱۹۶۸
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *