شعر و دکلمه: شهیار قنبری
آهنگ و تنظیم: آندرانیک [آساطوریان]
خواننده: گوگوش
اگه حتی بین ما، فاصله یک نفسه، نفس منو بگیر
برای یکی شدن، اگه مرگ من بسه، نفس منو بگیر
ای تو همسقف عزیز، ای تو همگریهی من، گریه هم فاصله بود
گریهی آخر ما، آخرِ بازیِ عشق، ختم این غائله بود
حدسِ گُر گرفتنت، در تنورِ هر نفس، غم نه اما کم که نیست
همشب تازهی تو، ترکشِ پُر تیرِ عشق، سنگِ سنگر هم که نیست
خوبِ دیروز و هنوز، طرحی از من بر صلیب، روی تنپوشت بدوز
وقتِ عریانی عشق، با همین طرح حقیر، در حریق تن بسوز
پلکِ تو فاصلهی، دست و کاغذ و غزل، من و عاشقانه بود
رستن از پیلهی خواب، ای کلیدِ قفلِ شعر، خوابِ شاعرانه بود
از ته چاه سکوت، تا بلندای صدا، یارِ ما بودی، عزیز
در تمام طولِ راه، با منِ عاشقترین، همصدا بودی، عزیز
حدسِ روگردان شدن، از من و از راه ما، باورِ بییاوری
روزِ انکارِ نفس، روزِ میلادِ تو بود، مرگِ این خوشباوری
صدای شاعر:
تو بگو غیبتِ دست، غیبتِ هر چه نفس، بینِ ما فاصله نیست
غیبتِ آخرِ تو، کوچ مُرغانِ صدا، ختم این غائله نیست!
London ۱۹۷۷
دریا در من، گزینۀ ترانههای شهیار قنبری، نشر نکیسا (آمریکا)، چاپ اول ۱۹۹۵، صفحه ۱۰۱
* * *
این دکلمه ترانه در ساندکلود
* * *
دکلمه ـ ترانههای «شهیار قنبری» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *