بهار میشود
سیاوش کسرایی
(مجموعه ترانهها)
بهار میشود
بهار میشود!
یکی دو روز دیگر از پگاه
چو چشم باز میکُنی
زمانه زیر و رو
زمینه پُرنگار میشود
زمین شکاف میخورد
به دشت سبزه میزند
هر آنچه مانده بود زیر خاک
هر آنچه خفته بود زیر برف
جوان و شسته رفته آشکار میشود
به تاج کوه
ز گرمی نگاه آفتاب
بلور برف آب میشود
دهانِ درهها پُر از سرود چشمه سار میشود
نسیم هرزهپو
ز روی لالههای کوه
کنار لانههای کبک
فراز خارهای هفترنگ
نفسزنان و خسته میرسد
غریق موج کشتزار میشود
در آسمان
گروه گلّههای ابر
ز هر کناره میرسد
به هر کرانه میدود
به روی جلگهها غبار میشود
در این بهار آه!
چه یادها
چه حرفهای ناتمام
دلِ پُر آرزو
چو شاخ پُرشکوفه باردار میشود
نگار من!
امید نوبهار من!
لبی به خنده باز کُن
ببین چگونه از گُلی
خزان باغ ما بهار میشود
بهمن ۱۳۳۹
از مجموعه «خون سیاوش»
* * *
یادنامهٔ «سیاوش کسرایی» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *