احمد شاملو ـ مظفر مقدم (ویکتور خارا) بیانیه

ترانه ـ سروده‌های «ویکتور خارا»
ترجمۀ «احمد شاملو» و «محمد زرین‌بال»
دکلمه و صدای «مظفر مقدم»

بیانیه

نه برای خواندن است که می‌خوانم
نه برای عرضه‌ٔ صدایم.
نه!

من آن شعر را با آواز می‌خوانم
که گیتار پُر احساس من می‌سراید.
چرا که این گیتار قلبی زمینی دارد.
و پرنده‌وار، پرواز کُنان در گذر است.
و چون آب مقدس
دلاوران و شهیدان را به مهر و مهربانی تعمید می‌دهد.
پس ترانه‌ٔ من آنچنان که «ویولتا» می‌گفت هدفی یافته است.

آری گیتار من کارگر است
که از بهار می‌درخشد و عطر می‌پراکند.

گیتار من دولتمندان جنایتکار را به کار نمی‌آید
که آزمند زر و زورند.
گیتار من به کار زحمتکشان خلق می‌آید.
تا با سرودشان آینده شکوفا شود.

چرا که ترانه آن زمانی معنایی می‌یابد
که قلبش نیرومندانه در تپش باشد.
و انسانی آن ترانه را بسراید
که سرود خوانان شهادت را پذیرا شوند.

شعر من در مدح هیچ‌کس نیست
و نمی‌سرایم تا بیگانه‌ای بگرید.
من برای بخش کوچک و دور دست سرزمینم می‌سرایم
که هر چند باریکه‌ای بیش نیست
اما ژرفایش را پایانی نیست.

شعر من آغاز و پایان همه چیز است.
شعری سرشار از شجاعت
شعری همیشه زنده و تازه و پویا.

* * *
 برگشت به صفحهٔ «ترانه ـ سروده‌های ویکتور خارا»

* * *
آثار «احمد شاملو» در سایت «راوی حکایت باقی»

* * *

error: Content is protected !!