نصیب من [+]
(گلهای رنگارنگ ۵۱۵)
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: [علی] تجویدی
خواننده: هایده
بعد عمری بیوفایی
با رقیبان آشنایی
رفتی و دیدی که تنها
جز من افتاده از پا
در جهان یاری نداری
در شب تاریک غمها
یار غمخواری نداری
ای دریغ از آن همه دلدادگیها
سادگی، افتادگی، آزادگیها
شد نصیب من از این بیگانگیها
گریهها، هنگامەها، دیوانگیها
رفتی و درهای غم را بر من از هر سو گشودی
گر چه در دلدادگی صد گونه ما را آزمودی
ساده دل من کز همه عالم به تو رو کرده بودم
با همه دیر آشناییها به تو خو کرده بودم
دل به عشقت بسته بودم
با غمت بنشسته بودم
مُردم از این ناسپاسی
وای از این حقناشناسی
اگر تو ز پا افتاده بودی
به دلشکنی دل داده بودی
دست این افتاده از پا میگرفتی، میگرفتی
جای این نیرنگها، رنگ تمنا میگرفتی، میگرفتی
ای دریغ از آن همه دلدادگیها
سادگی، افتادگی، آزادگیها
شد نصیب من از این بیگانگیها
گریهها، هنگامەها، دیوانگیها
* * *