چشم سیاه
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: انوشیروان روحانی
خوانندگان: جلیل زلاند ـ مهستی
ترانه فیلم: شیرین و فرهاد
چشم سیاه داری قربانت شوم من
خانه کجا داری مهمانت شوم من
در سر کوی تو کردم آشیانه
منزل دل کویت، خانه شد بهانه
در دل من غوغا کرده شوق دیدار
دل به تو مایل شد، دیده هم خریدار
میکشد آتشها از لبم زبانه
تا تو شوی شمع مجلس شبانه
با این چشمان سرمستِ آهو
با این پیوسته زنجیر گیسو
با این قلب پرشور از آرزو
گویم شرح عشقم را مو به مو
عشق تو را میخواهم ز خدا
از تو نمیخواهم غیر تو را
تا دل من یک دیوانه شده
با سر زلفت همخانه شده
قصهی عشقم افسانه شده
قصهی تو شور هرشب من
جای دعا نامت بر لب من
عشق تو را میخواهم ز خدا
از تو نمیخواهم غیر تو را
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *