احمد عاشورپور: آفتاب‌خیزان (خروسخوان)

احمد عاشورپور آفتابخیزان خروسخوان

آفتاب‌خیزان (خروسخوان)
شعر: جهانگیر سرتیپ‌پور
آهنگ: جهانگیر سرتیپ‌پور
خواننده: احمد عاشورپور

گیلکی:
خروسخوان بُو، من و اون مَست و مَستانه
دور از چومان یگانه و بیگانه
تا کوه دامن بشوئیم شانه به شانه
زیرِ داران، سبزه‌ی سَر، چشمه‌ی وَر،
خوش بینیشتیم رو به خاور
دیم بردیم بیم، بیدئیم آسمانَ
سورخابوسته، وَل بگیفته، هی بِزه یار آتَش آتَش
مِه داره با وَل کشاکش
آسمان آتش به جانه اون مَگر از عاشقانه
نازنینا بوگوفتَم، اون می اومید سُویَه، آینه دار تی رویه
آفتاب خیزانه

فارسی:
سحرگه او بود و من مست مستانه
دور از چشمان یگانه و بیگانه
رفتیم تا دامن کوه شانه به شانه
روی سبزه، پای چشمه، نزد دلبر
خوش نشستم رو به خاور
بنهادیم چهره بر هم آسمان را شعله بر دامن فتاد
آن مه ندا داد: آتش! آتش!
شعله با مه در کشاکش
آسمان آتش به جان است
او مگر از عاشقان است
گفتم ای یار سر مست
اکنون رویت نماید آسمان آیینه در دست

* * *
فهیمه اکبر و ترانه‌های گیلکی‌ او

* * *
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۱) [آ ـ ث]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۲) [ج ـ ژ]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۳) [س ـ غ]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۴) [ف ـ ی]

* * *

error: Content is protected !!