«حسین منزوی» از جمله شاعران صاحب سبک در ادبیات معاصر ایران است. نمونهاش «غزل ششم» از مجموعه شعر «حنجرهٔ زخمی تغزل». پیشینه شنیدن این غزل ـ با صدای شاعر ـ به آخر شبی بارانی در پاییز سال ۱۳۵۶ میرسد. روز پنجشنبه، ۲۱ مهرماه، چهارمین شب از همایشی که بعدها به «ده شب» معروف شد و شبهای شعرخوانی و سخنرانی شاعران و نویسندگان ایرانی بود در باغ انجمن فرهنگی ایران و آلمانی که به «انستیتو گوته» شهرت داشت.
«حسین منزوی» متولد شهرستان زنجان بود، سرودهٔ «زمزمه» را داریوش اقبالی [که او نیز متولد زنجان است] با آهنگی از داوود بههبودی و تنظیم اریک آرکانت در ترانهای با نام «دیوار» خوانده است.
«حسین منزوی»، شانزدهم اردبیهشت ۱۳۸۳، در پنجاه و هشت سالگی درگذشت. سالی پیش از آن اما چند سروده از اشعارش را با صدای خود در استودیوی انتشارات «دارینوش» ضبط کرده بود. آن صدا و سرودهها سالی پس از مرگ او با نام «شوکراننوش» انتشار یافت. «زمزمه» یکی از آن اشعار در این مجموعهی شنیداری بود.
از «حسین منزوی» در شعر معاصر ایران بهعنوان «شاعری غزلسرا» نام برده میشود. او در تلاش معاش اما هر از گاه «ترانه» نیز میسرود. چندین ترانه از سرودههای او هست که شنیدنش دل را آرامش و گوش را نوازش میدهد. یکی از آنها، همین ترانه با صدای گرم و خاطرهانگیز «محمد نوری» است که در جعبهٔ موسیقی این صفحه خواهید شنید.
از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم
آوار پریشانیست، رو سوی چه بگریزیم
هنگامۀ حیرانیست، خود را به که بسپاریم
تشویش هزار «آیا»، وسواس هزار «اما»،
کوریم و نمیبینیم، ورنه همه بیماریم
دوران شکوه باغ از خاطرمان رفتهست
امروز که صف در صف خشکیده و بیباریم
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمیبُریم، ابریم و نمیباریم
ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید، گفتیم که بیداریم.
من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
* * *
از «حسین منزوی» در سایت «راوی حکایت باقی
● ترانههای «حسین منزوی»
* * *