پنجره
شعر: [ایرج] جنتیعطایی
آهنگ: بابک بیات
خواننده: داریوش اقبالی
ترانه فیلم: علی کنکوری
با چشای بیفروغ
میونِ راست و دروغ
خودمو گُم میکُنم
توی این شهر شلوغ
پچپچ آدمکا
بسکه تو هم میدُوهِ
دیگه فریادِ منو
سایهم هم نمیشنوهِ
صدای زنجیر تو گوشم میخونه:
تو داری از قافله دور میمونی
سر تو خَم کُن که درآ وا میشن
تا بگی «نه»، پُشتِ کنکور میمونی
من میخوام مثل همه
ساده زندگی کُنم
چادر موندنمو
هر جا خواستم بزنم
تو این دریا نمیخوام
نهنگِ کوری باشم
پشتِ این درهای قفل
«علی کنکوری» باشم
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *