مهستی: غوغای مستی (گلهای رنگارنگ ۴۸۴)

مهستی غوغای مستی گلهای رنگارنگ ۴۸۴

غوغای مستی
گلهای رنگارنگ ۴۸۴
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مهستی

شب بود و من سر در گریبان
غوغای مستی بود و هجران
از زندگانی خسته بودم
با گریه پیمان بسته بودم
تا دیده از این مستی گشودم
در کوی تو بنشسته بودم
با گریه پیمان بسته بودم

ز غم تو من رهایی ندارم
که به جز تو آشنایی ندارم
غمت از دل من نرفته برون
کشیده دلم را به دشت جنون
خدایا تو که دل به یارم ندادی
چرا طاقت انتظارم ندادی؟
تو که عشق او در وجودم نهادی
چرا طاقت رنجم ندادی؟
مرا غم هجران نکرده رها
رها نشود دل ز دام بلا
که مهر و وفایی نمانده به دلها
نشان وفایی نمانده به دلها

* * *

error: Content is protected !!