در تابستان سال ۱۹۸۴ [۱۳۶۳] [غلامحسین] ساعدی تلفن کرد و خبر داد که بزرگ علوی از سوئیس به پاریس میآید و سه چهار روزی مهمان او خواهد بود. از من خواست که در آن مدت سر کار نروم و تمام وقت با او باشم که به تنهایی از عهدهی پذیرایی او برنخواهد آمد. روز موعود ساعت ۹ صبح به خانهی ساعدی رفتم.
[. . .]
همسر ساعدی، در را باز کرد. بزرگ علوی در کنار باقیماندهی بساط صبحانه، سرگرم مطالعه بود. [. . .] فهمیدم که ساعدی هنوز خواب است و خانم لنکرانی صبحانهی ایشان را فراهم کرده. آقا بزرگ با تواضعی حیرتآور، سر صحبت را با من باز کرد.
ـ این شکم بسیار بزرگ غلامحسین از یک بیماری خبر میدهد. خودش اصلا به فکر نیست.
ـ بله آقا بزرگ. ساعدی حال خوبی ندارد. بهخصوص که از نظر روانی بسیار آشفته است. هر روز صبح تلفن میکند و راجع به وحشتاش از مرگ حرف میزند. و هر روز غروب میگوید: دلش میخواهد که بمیرد. و تقاضا دارد که تنهایش نگذارم.
[. . .]
خانم لنکرانی برای خرید روزانه از خانه خارج میشود. آقا بزرگ پیشنهاد میکند که قدمی بزنیم. [. . .]
به خانه که برگشتیم ساعدی بیدار شده بود و فنجان نیمخوردهی قهوه در دست داشت و لرزش دستاش به فنجان قهوه سرایت میکرد.
ـ چه طوری پیرمرد؟
ساعدی لبخندی به لب آور و گفت:
ـ پیرمرد خودتی.
آقا بزرگ رو کرد به من و گفت:
ـ کدام ما پیرتریم؟
ـ شما جوان سالخورده هستید و ساعدی جوانی پیر شده.
ـ این طور نیست. من از همه شما جوانترم.
ـ خیلی خوب، اگر جوانی بیا بریم کمی راه بریم.
دوباره سه نفری از خانه خارج شدیم. صحبت پیری و جوانی بین آن دو ادامه یافت؛ و قرار شد مسابقهای ترتیب داده شود تا ثابت شود که چه کسی پیر و چه کسی جوان است. من هم داور باشم. در محلهی «بانیوله» زمین فوتبالی بود که در یک سوی آن در بلندی قرار داشت و پشته خاکی به طول ده متر ایجاد کرده بود. قرار شد هر دو از این پشته بالا بروند. آقا بزرگ که سه روز پیش جشن تولد ۸۴ سالگیاش را برگزار کرده بود، به راحتی از بشتهی خاکی بالا رفت و در حاشیهی چمن فوتبال ایستاد. ساعدی اما در قدم دوم یا سوم زمین خورد. و چون قشر زیرین خاک نمناک بود، تمام لباسش به گِل آلوده شد. ساعدی بسیار افسردهخاطر شد و ما شرمنده. با زحمت او را به خانه برگردانیدم.
برگرفته از کتاب: دریچهای رو به دیروز دیروز (ضد خاطرات) نوشتهی ناصر شاهینپر، انتشارات: ناشر کتاب [آمریکا]، صفحهی ۷۲۱ تا ۷۲۴
[نسخهی پیدیاف مطلب را در اینجا بخوانید]
* * *