شب آمد
شعر: عبدالرضا سحبان
آهنگ: [علیرضا] خواجهنوری
خواننده: مرضیه
شب آمد، شب آمد
لهیبِ تب آمد
زد آتش بر دل و جان من
چو دریا گشته دامان من
ز اشکِ چشمِ گریان من
دگر جانم بر لب آمد
شب آمد، شب آمد
لهیبِ تب آمد
نباشد در آسمان اختری
نه ماهی، نه مهرِ جانپروری
به جانم شرارهی آرزو
به دستم ز خونِ دل ساغری
ز هجرانِ ماهِ افسونگری
چو خارا دلش، رُخش چون پَری
دلا ترکِ این بیوفا کُن!
در این شام تیره همرازِ من
کنون گشته نغمهی ساز من
بیا تا حدیثِ دل بشنوی
ز آهنگ و شعر و آواز من
بیا ای ترانهپرداز من
جفا تا به کی!؟ گُلِ ناز من
نگاهی تو بر آشِنا کُن
تو بنگر اشک و آه مرا
ببین شام سیاه مرا
بگو با من گناه مرا
خدایا باز شب آمد
شب آمد، شب آمد
لهیبِ تب آمد
* * *