بیا
گلهای رنگارنگ ۴۱۸
شعر: رهی معیری
آهنگ: همایون خرم
خواننده: عهدیه
ای بیخبر از بینوایان، بیا، بیا، بیا
بیگانه از درد آشنایان، بیا، بیا، بیا
ای روی تو صبح امیدم، بیا، بیا، بیا
دور از رخت صبحی ندیدم، بیا، بیا، بیا
شمع وفا کو؟ نور صفا کو؟
راز نگاهت، شوق گناهت
وآن بوسهها کو؟
ای روی تو صبح امیدم، بیا، بیا، بیا
دور از رُخت صبحی ندیدم، بیا، بیا، بیا
ای آتشین لب، باز آ که هرشب
چون نی بنالم از بینوایی
وای نو بهارم، دور از تو دارم
چون لاله بر دل داغ جدایی
باز آ که با تو از در
باز آید ای فسونگر،
بخت رمیده من، آه
با آن که از کنارم،
رفتی ولی نرفتی، از دیدهی من
* * *
از «رهی معیری» در این سایت:
«رهی معیری» کاروانسالار ترانهسرایان سبک کلاسیک
«خزان عشق» رهی معیری (مجموعه ترانهها)
امضاء کتاب «سایهٔ عمر» برای «نواب صفا»
خط، صدا و چند ترانه از «رهی معیری»
* * *