روزگار بگذشته
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: دلکش
هر زمان آید یادم روزگار بگذشته
شعلهها زند بر دل یادگار بگذشته
مانده بر چهرم داغ انتظار بگذشته
رفته افسوس از دستم اختیار بگذشته
جانا دنیا گذرد
زشت و زیبا گذرد
کم خور غم کارِ گذشته
دارم شکوهها افزون
در خزان عمرِ خود از بهار بگذشته
چرخ اگر گردد باز هم بر مدار بگذشته
خواهم درد و رنج بی شمار بگذشته
* * *
مثلث هنری: علی تجویدی، معینی کرمانشاهی و دلکش
* * *