دریغا دریغا
شعر: رضا جنتیعطایی
آهنگ: بزرگ لشگری
خواننده: علیاکبر گلپایگانی
خدایا! خدایا!
چرا از من او را گرفتی که ماتم بگیرم
من این سوی دنیا، تو آن سوی دنیا
چرا دردِ خود کم بگیرم
ز روزی که رفته ز پیشم او، نامه ننوشته
ز خاطر مگر بُرده او از دل یاد بگذشته
دریغا گذشته، گذشته
دریغا گذشته، گذشته
خدایا همه هستیام را گرفتی
همه هستیام را تو یکجا گرفتی
اگر روزی از این قفس پر بگیرم
روَم سر به پایش نَهم تا بمیرم
و یا زندگی را من از سر بگیرم
خدایا! خدایا!
چرا از من او را گرفتی که ماتم بگیرم
من این سوی دنیا، تو آن سوی دنیا
چرا دردِ خود کم بگیرم
ز روزی که رفته ز پیشم او، نامه ننوشته
ز خاطر مگر بُرده او از دل، یاد بگذشته
دریغا گذشته، گذشته
دریغا گذشته، گذشته
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *