کلام و صدا: اخوانثالث
موسیقی: فریدون شهبازیان
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۵۲
پرستار
شب از شبهای پاییزیست.
از آن همدرد و با من مهربان شبهای شکآور،
ملول و خستهدل، گریان و طولانی.
شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گرید، چنین همدرد،
و یا بر بامدادم گرید، از من نیز پنهانی.
و اینک (خیره در من مهربان) بینم
که دست سرد و خیسش را
چو بالشتی سیه زیر سرم ـ بالین سوداها ـ گذارد شب
من این میگویم و دنباله دارد شب.
خموش و مهربان با من
بهکردار پرستاری سیه پوشیده پیشاپیش، دل برکنده از بیمار،
نشسته در کنارم، اشک بارد شب.
من این میگویم و دنباله دارد شب.
تهران ـ آبان ۱۳۴۱
از مجموعۀ «از این اوستا»
* * *
بازگشت به شعرهای «مهدی اخوانثالث» در این سایت
* * *